ترجمه ؛ انتقال جادویی کلمات است، انتقال درست معانی همواره موضوع جذابی برای زبان آموزان و دوستداران زبان های خارجی محسوب می شود.
همیشه این نگرانی وجود دارد وقتی یک داستان از زبانی به یک زبان دیگر ترجمه میشود، معانی و احساسات زبان اصلی به خوبی منتقل شده اند یا خیر؟ آیا باید تمام کلمات را به زبان دیگر ترجمه کرد؟ آیا غیر قابل ترجمه بودن برخی اصطلاحات و عبارات درست است؟ شاید شنیده باشید بهتر است آثار آنتوان چخوف نویسنده و نمایشنامه نویس بزرگ روسیه را به زبان روسی بخوانیم تا بیشتر لذت ببریم. سوالی که در اینجا مطرح می شود این است: چرا خواندن متن اصلی همواره جذاب تر است؟ چرا همه کلمات را نمیشود از زبانی به زبان دیگر ترجمه کرد؟ گاهی مترجم به دلیل لحن تند و کلمات رکیک، قادر به ترجمه کلمات به زبان دیگر نیست و این امر یکی از ملاحظات ترجمه است. در این مقاله منظور چنین کلماتی نیستند بلکه در هر زبانی کلماتی وجود دارند که از لحاظ زبان شناسی بار معنایی خاصی دارند و بدون درک فرهنگ آن زبان، نمیتوان کلمات مورد نظر را به زبان دیگر ترجمه کرد. در واقع ترجمه؛ انتقال جادویی کلمات از زبانی به زبان دیگر است که نیازمند دانش تخصصی ترجمه بوده و مترجم حرفه ای باید بتواند به خوبی این دشواری ها را پشت سر بگذارد.
چند اشتباه رایج در صحبت کردن به زبان انگلیسی
اگر زبان انگلیسی، زبان بومی شما نباشد ( و یا این که به زبانی غیر از زبان انگلیسی صحبت کنید) قطعا با مسائل و مشکلاتی مواجه خواهید شد.
مشکلات رایج برای افراد غیر بومی که به زبان انگلیسی صحبت می کنند این است که ساختار اصطلاحی یک زبان را با زبان مادری خود بیان می کنند. بنابارین می بایست در ابتدا اشتاباهات رایج خود را بشناسید و سعی کنید که آن ها را تصحیح نمایید. حداقل افرادی که در اروپا به زبان غیر انگلیسی صحبت می کنند ، با مسائل اصلی ذیل مواجه خواهند بود.
مشکل در ساختار گرامری و بیان ساختارهای متفاوت گرامری به زبان مادری
آ- در فعل ها
حال کامل
اشتباه
We work on this problem since 1999.
صحیح
We have been working on this problem since 1999.
ما از سال 1999 روی این مشکل کار کرده ایم.
حال ساده و حال استمراری
اشتباه
I sit on this chair.
صحیح
I am sitting on this chair.
من روی این صندلی می نشینم.
ب- واژگان
اشتباه
We have on many occasions noticed similar effects.
صحیح
We have noticed similar effects on many occasions.
ما در بسیاری از مواقع متوجه جلوه های مشابه شده ایم.
در زبان انگلیسی ساختار فاعل – فعل – مفعول را به خاطر داشته باشید و در نظر بگیرید که این ساختار می بایست همواره رعایت شود و اطلاعات اضافی ( به استثنای قیود کوتاه) معمولا در پایان جملات گرامری آورده می شوند. ( یا در مواردی در شروع فاعل).
اشتباه
Seldom finds one such a perfect data set.
صحیح
Seldom does one find such a perfect data set
به ندرت چنین مجموعه کاملی از داده ها پیدا می شود
پس از قیود منفی ( only, seldom, never, hardly) ، صورت معمول کلمات معکوس می شوند. ( در مثال دوم شما نیاز به فعل کمکی دارید. )
اشتباه
The results in Figure 2 are shown.
صحیح
The results are shown in Figure 2.
نتایج در شکل 2 نشان داده شده است.
توضیح اصطلاحات
آ- حروف اضافه
در زبان های آلمانی و رومانیایی، از حروف اضافه استفاده می شود. این که شما بیش از حد از حروف اضافه استفاده کنید، اصلا مطلوب نیست. زیرا در برخی موارد تنها نیاز دارید که اصطلاح را به صورتی متفاوت از زبان مادری خود بیان کنید و در اصل ، مفهوم آن اصطلاح را می بایست یاد گرفته باشید.
اشتباه
How do you say this on Swedish?
صحیح
How do you say this in Swedish ?
چطور این را به زبان سوئدی می گویی؟
ب- گزاره های فعلی ( فعل + حرف اضافه + معنای جدید)
در مثال اخیر (turn of) ، یک گزاره فعلی است. یک گزاره فعلی، یک فعل را با حرف اضافه ترکیب می کند و عبارت جدیدی با معنای جدید ایجاد می نماید. در زبان های دیگر اروپایی، از عبارات فعلی استفاده می شود و تنها حروف اضافه به کار می رود. در این زبان ها نیازی به ترجمه دقیق نیست.شما در نوشتن مقالات آکادمیک و دانشگاهی نیازی ندارید از عبارات فعلی استفاده کنید. حتی در خصوص عبارات فعلی استاندارد نیز معمولا می توانید یک کلمه رسمی تر را به کار ببرید و از به کار بردن عبارات فعلی خود داری کنید.
پ- بیان توضیحات به زبان های مختلف
نیازی نیست توضیحات موجود در متن را با زبان های دیگر بیان کنید.
ت- توضیحات و بیان اصطلاحات
زبان انگلیسی پر از اصطلاحات است و تعاریف اصطلاحات نیز برای آن ها بیان می وشد. گاهی اوقات شما نیاز دارید که اصطلاح را کاملا ترجمه نمایید. خوشبختانه، در نوشتن مقالات آکادمیک یا دانشگاهی، چندان نیازی به بیان اصطلاحات ندارید و ظرایف و اصطلاحات بیشتر در متون ادبی به چشم می خورد. بنابراین شما معمولا نیازی ندارید که با دقت اصطلاحات به کار رفته را بررسی نمایید.
It was the last straw when they took away my computer. I left!
ث- فعل + فرم ing به جای مصدر
اشتباه
We look forward to see you at the meeting.
صحیح
We look forward to seeing you at the meeting.
ما مشتاقانه منتظر دیدن شما در جلسه هستیم.
برخی از فعل ها همیشه از فرم ing استفاده می کنند و برخی از فعل ها همیشه از مصدر استفاده می نمایند. با در نظر گرفتن فعل ها، می توان تغییراتی را روی آن ها لحاظ کرد.
After the meeting , I stopped to talk to Elizabeth.
بعد از این جلسه ، من برای گفتگو با الیزابت متوقف شدم.
ج- اسامی ترکیبی
در زبان های اسکاندیناوی و آلمانی شما می توانید از اسامی ترکیبی استفاده کنید و گاهی اوقات آن ها را با هم ترکیب کنید. در زبان انگلیسی، کلمات به صورت خودکار در کنار هم قرار نمی گیرند. در حقیقت، ممکن است استفاده دراز مدت از یک ترکیب در مصطلح شدن آن ترکیب نقش داشته باشد.
اشتباه
Waitingroom
صحیح
Waiting room
واژه های گمراه کننده
آ- واژه های کاذب
واژه های کاذب واژه هایی هستند که به صورت متفاوت در زبان های دیگر به کار برده می شود. در زبان هایی مثل انگلیسی، آلمانی و رومانیایی، کلمات اغلب با هم ترکیب می شوند. ولی این کلمات یک ریشه دارند و در زبان های متفاوت به صورت متفاوت به کار برده می شوند. این ها واژگانی هستند که یک صوت را دارند ولی ریشه های متفاوتی دارند. در نهایت ، چند مورد وجود دارد که در دو زبان متفاوت بوده و بسیاری از آن ها اصلا ربطی به هم ندارند.
Actual= real = واقعی
Enentual = final = اخری
ب- دیگر عبارات گمراه کننده
برخی از کلمات، به صورت متفاوت در یک زبان به کار برده می شود و در زبان دیگر ، معنای دیگری دارد. برای مثال در زبان انگلیسی اغلب دولغت به عنوان فاعل یا مفعول کار می کنند و در زبان دیگر ممکن است جمله با یک حرف اضافه به اتمام برسد.
The students learned how to use the program.
دانش آموزان نحوه استفاده از برنامه را یاد گرفتند.
My father taught me everything I know about writing.
پدر من هر آنچه را که در مورد نوشتن می دانم به من یاد داد.
برخی کلمات در یک زبان قابل شمارش هستند ولی در زبان دیگر قابل شمارش نیستند.
Information
Advice
Accommodation
Research
در نهایت برخی از کلمات در یک زبان ممکن است جمع باشند و در زبان دیگر جمع نباشند.
Glasses/ a pair of glasses
Trouser/ a pair of trouser
مثال در زبان فرانسوی
برای مثال در زبان فرانسوی dépaysement تقریبا معنی «احساس بیرون بودن از کشور خودت» را می دهد. در انگلیسی کلمه نزدیک به آن homesick است اما این کلمه ترجمه خوب و دقیقی نیست. گاه شما دلتان برای خانه تنگ نمیشود، فقط احساس دوری را با تمام وجود درک می کنید. ترجمه؛ انتقال جادویی کلمات در این مثال ها امکان پذیر نیست و در فارسی معادلی برای ترجمه آن نداریم. ترجمه پذیر بودن یا ترجمه ناپذیر بودن اصطلاحات و لغات دغدغه تمام مترجمان حرفه ای است که با ترجمه متن یا ترجمه مقاله های تخصصی سروکار دارند. کلمات هوشمندانه و ظریفی وجود دارند که در زبان انگلیسی و بسیاری زبان های دیگر غیر قابل ترجمه در نظر گرفته می شوند. در واقع این کلمات را میبایست به صورتی طولانیتر و پیچیدهتر در متن انگلیسی به کار برد. بسیاری از کلمات غیر قابل ترجمه نیستند، بلکه فاقد کلمه معادل در زبان انگلیسی میباشند. ترجمه در حقیقت انتقال به زبانی دیگر است ولی در این انتقال چه چیزی ترجمه شده و چه چیزی تعریف در نظر گرفته می شود؟ آیا می توان تفاوتی بین این دو در نظر گرفت؟
در حقیقت در ترجمه، احساس و برداشت مترجم از کلمه، به طور واضح بیان میشود. ولی در تعریف، حالت و یا ماهیت کلمه در یک حوزه معنایی، شرح داده میشود. در این زمینه مثالهای زیادی وجود دارد:
وقتی که کلمه روسی toska را معنی میکنیم کلماتی از قبیل بدبختی، خستگی، اشتیاق و غم و اندوه را در نظر میگیریم. انتخاب معنی مورد نظر کاملاً بستگی به متن دارد. به نظر شما این انتخاب ترجمه است یا تعریف؟ یا شاید هر دو ؟ کلمه اسپانیایی duende اغلب در لیست کلمات غیر قابل ترجمه قرار میگیرد؛ و به عنوان «نوعی قدرت جادویی و اسرارآمیز که شنونده را مجذوب میکند» مطرح میشود. در این مورد آیا از ترجمه استفاده شده یا به راستی به وصف کلمه پرداخته شده است؟ می توان این دو مورد را به عنوان ترجمه؛ انتقال جادویی کلمات در نظر گرفت؟
معنی کلمه فرانسوی dépaysement
کلمه فرانسوی dépaysement که پیشتر به آن اشاره کردیم در لغت به معنای منظره میباشد.Le dépaysement de François est total, il visite la Chine، اما در این جمله: «فرانسیس به چین مهاجرت کرده است». معنایی کاملاً متفاوت را ایجاد کرده است. در فارسی یا انگلیسی هیچ کلمه یا موقعیت دقیقی برای ترجمه خوب واژه اسپانیایی sobremesa نیست. این کلمه به زمانی اشاره میکند که همه غذایشان را تمام کردهاند و با یک توافق متقابل ناگفته، سر میز میمانند و حرف میزنند. کسی برای شستن ظرفها به آشپزخانه نمیدود و افراد به سرعت از هم فاصله نمیگیرند. اگر آن قدر خوش شانس بوده باشید که با اسپانیاییها غذا بخورید میدانید که این رسم چقدر خوب است. سر میز غذا ماندن آن قدر طبیعی به نظر میرسد که مضحک است هیچ کلمهای برای توصیفش نداشته باشیم. کلمه اسپانیایی دیگر merendar است، چیزی که در فارسی عصرانه ترجمه می شود اما در انگلیسی ترجمه دقیق و خوبی ندارد.
یک فرد انگلیسی میتواند ساعت سه بعدازظهر به آشپزخانه برود و یک سیب بردارد اما در فرهنگ او این مسئله آن قدر اهمیت ندارد که برایش یک فعل داشته باشد و بتواند دیگران را برای صرف عصرانه دعوت به همراهی کند. جنبه های جمعی غذا خوردن در فرهنگ اسپانیایی همچنین با عبارت el de la vergüenza مشخص میشود که به آخرین تکه غذا در بشقابی مشترک گفته می شود.
ترجمه دقیق فارسی آن لقمه حیا یا لقمه شرم است. برای یک فرد انگلیسی این مسئله اهمیت زیادی ندارد و کسی که لقمه آخر را برمی دارد صرفا به غذا علاقه داشته است. اما در اسپانیایی به معنی حرص و طمع است. غذا در فرهنگ اسپانیایی به اشتراک گذاشته میشود تا جایی که فردی که آخرین لقمه را برای خود برمیدارد شرمنده میشود. درحالی که در فرهنگ انگلیسی به راحتی میتوان آن را لقمه آخر نامید. این ها مثال های اندکی از مثال های بیشماری هستند که می توان درباره عبارات یا اصطلاحات غیر قابل ترجمه به آنها اشاره کرد.
یکی از بزرگترین چالشهایی که کلمات غیر قابل ترجمه ایجاد کردهاند این است که این کلمات گنجینههای ارزشمند وابسته به زبانشناسی Linguistic بوده و سرشار از استنتاج های فرهنگی هستند. در اکثر مواقع این کلمات، بیش از حد عجیب ،جالب ، زیبا و پر از احساس هستند. برای مثال کلمه آلمانی Waldeinsamkeit ، به معنای احساس خوشِ تنها بودن در جنگل است. شاید تصور کنید که در یک جنگل تاریک، تک و تنها، سرگردان شدن نمیتواند احساس خوبی را ایجاد کند. نکته اینجا است که کلمات غیر قابل ترجمه، حتی اگر تعریف شوند نیز، به رمز و رازهای فرهنگی اشاره میکنند که ما به سختی می توانیم آن را درک کنیم. بدون درک صحیح فرهنگی، هیچ انگلیسی زبان و یا فرانسوی زبانی نمیتواند مفهوم حس تنها بودن در جنگل را به درستی درک کند.
ترجمه بدون درک فرهنگی
به دلیل استفاده از ترجمه بدون درک فرهنگی، برداشت هایی کاملاً اشتباه از بسیاری کلمات وجود دارد. کلماتی نظیر Waldeinsamskeit، Schadenfreude، Backpfeifengesicht را با یک کلمه نمیتوان معنا کرد. در ترجمه باید از کلیشه رها شد و به تعریف کلمات از جهت فرهنگی پرداخت تا از بار اشتباهات کاسته شود. برخی از کلمات را حتی اگر تعریف کنیم نیز نمیتوانند در شنونده تصویر ذهنی درستی را ایجاد کنند. این امر به دلیل تفاوتهای فرهنگی و عدم اطلاع از دیگر فرهنگها است.
به مثال جالبی در زبان روسی اشاره می کنیم؛ ترجمه یک متن روسی در رابطه با وان حمام و بخار آب را در نظر بگیرید. چطور میتوانید کلمه (веник) venik را ترجمه کنید. venik یک نوع جارو است. در واقع نوعی ترکه های برگ دار است که بهتر است از شاخههای خشک شده تهیه شود و برای لذت بردن و تجدید بخار آب در حمام روسی به کار میرود. ترجمه کلمه venik به معنای جاروب در این متن کاملاً اشتباه است و احتمالاً تصاویر ذهنی خنده داری را ایجاد خواهد کرد.
اگر زمینه فرهنگی مناسبی وجود نداشته باشد، ترجمه کلمه به کلمه متون نمیتواند راه مناسبی باشد. کلمات غیر قابل ترجمه در تمام فرهنگها وجود دارند و مختص زبان خاصی نیستند. به طور کلی ممکن است کلمات منفرد قابل ترجمه نباشند، اما یک زبان ترجمه پذیر است. دقت و صحت ترجمه ارتباط مستقیمی با درک فرهنگی و زبان شناسی دارد. مهم نیست که در یک متن، چه حواشی پیرامون کلمهای خاص وجود دارد. بلکه مهم این است که ترجمه روان و شیوا بوده و بتواند حس خوشحالی و رضایت را به وجود آورد. ترجمه؛ انتقال جادویی کلمات امری است که تنها از عهده مترجمین حرفه ای بر می آید که بسیار متخصص بوده و به زبان مقصد و زبان مبداء و حتی فرهنگ های هر دو زبان آشنایی کامل داشته باشند.
چقدر آموزنده
عالی نوشتید
خوب بود
واقعا ترجمه خوب معجزه می کنه
یه ترجمه میتونه تعیین کنه یه اثر خونده بشه یا نه