میزان رسمی بودن زبان مقاله بسیار حائز اهمیت است. در زبان های بلیغ و سلیس، میزان رسمی بودن مقاله، به طرز بیان نوشته بر می گردد و طرز بیان مقالات آکادمیک و دانشگاهی، یک زبان کاملا رسمی است. به عبارت دیگر بهتر است که شما از به کار بردن اصطلاحات زبان گفتاری و همین طور زبان غیر رسمی خودداری کنید و به صورت حرفه ای مقاله خود را بنویسید و از اصطلاحات تخصصی در آن استفاده کنید.
برای مثال، اگر شما مقالات انگلیسی می نویسید نمی بایست از واژه nowadays ( به معنای امروزه) در آن استفاده کنید. چون این واژه یک واژه گفتاری است. به جای واژه nowadays می بایست واژگانی از قبیل currently یا at present را به کار برید که معنای ” در حال حاضر ” است. به طور مشابه از علائم اختصاری مثل isn’t , don’t هرگز استفاده نکنید چون این علائم اختصاری کاملا غیر رسمی هستند. به نظر می رسد که زبان انگلیسی با لهجه بریتیش، سختگیرانه تر از زبان انگلیسی با لهجه امریکایی باشد. ( من گاهی اوقات در نوشته های خود از علائم اختصاری استفاده می کنم. به خصوص برای صحبت های رو در رو و ایجاد یک مکالمه محاوره ای این علائم اختصاری بسیار کاربرد داشته و می توانیم به راحتی از این اصطلاحات استفاده کنیم. ولی نه در نوشتن مقالات دانشگاهی)
از سوی دیگر، در طرز بیان مقالات آکادمیک و دانشگاهی نمی بایست از عبارات ثقیل و سنگین استفاده کنید. چون استفاده از این گونه عبارات به نوعی بد سلیقگی نویسنده را نشان می دهد.
مثلا؛ اگر منظور شما در مقاله methods به معنای روش ها است هرگز نباید واژه methodology را به کار برید.
زبان مقالات دانشگاهی، یک زبان واقع گرایانه و طبیعی است. البته این امر به آن معنا نست که نمی توانید در مورد یک عقیده خاص قضاوت کنید بلکه به این معناست که شما نیاز دارید که ادعاهای خود را اثبات کنید و آن ها را کیفیت سنجی نمایید. در حقیقت، به نظر می رسد که کیفیت سنجی را می بایست در بطن همه مقالات دانشگاهی بررسی کنیم. در ابتدا نیاز است که اظهارات خود را کیفیت سنجی نماییم و پس از آن به نتیجه گیری بپردازیم و از وظایف ما به عنوان نویسنده این است که روی ادعاهای خود اصرار کاذب هم نداشته باشیم. ( به جای آن که بگوییم مدل شما بهترین مدل است بهتر است بگویم مدل شما برای بسیاری از کاربردها مناسب و قابل توجه است و یا این که شما می بایست بگویید که شما می توانید مدل خودتان را برای کاربردهایی استفاده کنید که مطمئن هستید مدل شما بهترین نتیجه را ارائه خواهد داد. )
در ثانی، نیاز است که انتقاداتی که روی روش های پیشین مقاله نویسی شما شده است را کیفیت سنجی کنید. شاید به شما گفته شود که رهیافت های پیشین شما دارای محدودیت هایی است یا این که رهیافت های خاصی را می بایست در نظر بگیرید و در تلاش باشید تا بر محدودیت های موجود غلبه کنید و بتوانید مسائل را به خوبی حل نمایید.
نیاز است که حسن نیت در مقاله را کاملا احساس کنید و باید خواننده قادر باشد تا حس مشترک را در این مقالات به خوبی مشاهده نماید. ممکن است از قبل بدانید که نیاز است که استاد ناظر مقاله شما را بازبینی نماید و مطابق رهیافت خاص خود، شما را در فرایند مقاله نویسی راهنمایی کند.
زبان آکادمیک و یا مقاله نویسی دانشگاهی، اغلب یک زبان تخصصی است و واژگانی که شما استفاده می کنید اغلب می بایست تخصصی و حرفه ای باشد.
در بسیاری موارد، چنین واژگان تخصصی، مباحثات دانشگاهی را ساده تر بیان می کند و بنابرانی یک لغت را می توان برای توضیح یک مفهوم پیچیده به کار برد. ( در مورد ساختار شکنی ها یا پست مدرنیسم فکر کنید. ) چندین واژه تخصصی وجود دارد که استفاده از آن ها چندان رایج نیست. اما با این اوصاف، ضروری است که در هر رشته از واژگان تخصصی همان رشته استفاده شود. ( به عنوان مثال واژگان تخصصی را می توان در زمینه های مخصوص به خود به کار برد مثلا واژه domotic اصطلاح تخصصی است که برای خانه های هوشمند یا smart home ها به کار برده می شود و یا به همین صورت واژه hypsometery یا هیپسومتری بیانگر اندازه گیری ارتفاع از سطح دریا می باشد.) به هرحال ، از اصطلاحات مخصوص به یک حرفه و کوچه و بازار هرگز استفاده نکنید. استفاده از این اصطلاحات هرگز در مقاله نویسی توصیه نمی شود. در برخی موارد ممکن است قریحه های زبانی و ایهام های زبانی با یک زبان ساده و قابل فهم اشتباه گرفته شوند. ( فرض کنید پزشک شما به جای مصرف دو آسپرین، یک استیل سالیسید برایتان تجویز کند و بدین ترتیب نیاز است داروی کمتری مصرف کنید و بیماری شما سریع تر و راحت تر کنترل خواهد شد.)
طبق یک قانون کلی، اگر راهکار ساده ای برای توضیح یک مورد خاص وجود داشته باشد شما موظف هستید که از این راهکار استفاده نمایید.
ما زبان آکادمیک و دانشگاهی را به عنوان یک زبان رسمی و تخصصی در اختیار داریم. ولی به این معنا نیست که به صورت بلندپروازانه، مقاله ی خود را بنویسید . در حقیقت از آن جا که نویسندگان تمایل زیادی دارند که جلوه و شکوه بیشتری به مقاله خود ببخشند و یا با ایهام بیشتر سخن گویند شاید شما هم به عنوان نویسنده هدف دیگری داشته باشید و هدف شما بیان ساده و شفاف منظورتان در مقاله است.
نمودار پیش رو ایده ای را نشان می دهد که در این ایده زبان آکادمیک و دانشگاهی شما می بایست متناسب با مقیاس های خاصی کار کنند.
طرز بیان ( میزان رسمی بودن زبان مقاله)
مقاله های آکادمیک و دانشگاهی
بسیاری از نویسندگان، همواره نام خود را در مقاله قید می کنند و به این ترتیب بر رسمیت نوشته خود می افزایند. موضوعات رایج دیگری نیز وجود دارند که همه آن ها بحث برانگیز هستند و از محدوده خاصی از لغات استفاده می شود. مثلا در زبان نوشتاری ما از عبارت police officer استفاده می کنیم. در زبان رایج کوچه و خیابان از cop یا copper و در زبان انگلیسی با لهجه بریتیش از bobby به معنای پاسبان استفاده می کنیم.
استفاده از اصطلاحات محاوره ای مثل fuzz یا flatfoot به معنای پلیس گشتی و یا اصطلاحات کوچه بازاری مثل pig یا the man به معنای آن یارو چندان مودبانه نیست. ولی در مواردی که قصد صحبت به صورت رسمی تر داریم می توانیم به جای عبارت police officer از law enforcement officer ( مامور اجرای قانون) استفاده می کنیم. به عنوان مثال به این جمله توجه کنید.
She might be law enforcement officer.
او ( خانم ) ممکن است مامور اجرای قانون باشد.
می توانیم این مقیاس ها را به این صورت جایگزین کنیم.
با در نظر گرفتن حساسیت این موضوع نسبت به تفاوت های ظاهری زنان و مردان و جنسیت افراد، معمولا حسن نیت می بایست نشان داده شود. تا جایی که می توان اذعان داشت اسامی مربوط به بانوان و هم اسامی مربوط به آقایان ظاهر می شود. مثلا واژگانی وجود دارد که اصلا مودبانه نیستند و به کاربردن این واژگان واقعا از شخصیت افراد به دور است. همین طور واژگان غیر مودبانه محدود نیست و بسیار زیاد هستند. ولی واژگانی از این دست برای اصطلاحات به کار برده می شود. برای در نظر گرفتن فرایند ساخت واژه ، از واژگان متعددی استفاده می شود ولی همواره محاوره ها نیز به کار برده می شود و دلیل استفاده از محاوره ها این است که این دست از واژگان راحت تر قابل فهم هستند. در ایالات متحده امریکا اصطلاحات استاندارد به این صورت است که به عنوان مثال برای عبارتی مثل “ go to the bathroom” به معنای ” به حمام برو” معمولا از این عبارت استفاده می کنند “wash my hands” به معنای ” دستان من را بشوی.” و یا امریکایی های قدیمی تر می گویند “powder my nose” به معنای ” بینی من را بساب!” در صورتی که در لهجه بریتیش زبان انگلیسی ، از این عبارت استفاده می شود. “ go to the loo.” به معنای ” به دستشویی برو . ” محدوده وسیعی از این استانداردها وجود دارد که می توان به عنوان اصطلاح از آن ها استفاده کرد. معمولا برای امر و نهی کردن مهربانانه به بچه ها گفته می شود do-do و یا go potty به معنای برو و یا این که آفرین، این کار را انجام بده. ممکن است روزنامه ها، از اصطلاحات و هجویات استفاده نمایند و همین طور پزشکان برای این که منظور خود را بیان کنند اصطلاحات بسیاری را به کار می برند.
ولی در نوشتن مقالات آکادمیک یا دانشگاهی استفاده از هجویات اصلا و به هیچ عنوان توصیه نمی شود. اگر یک گام پیش تر برویم می توانیم به مرحله استانداردی برسیم و بتوانیم مقاله را با فرمت استاندارد بازنویسی کنیم.
2- موارد عینی
زبان تحریف شده پایه و اساس تبلیغات است. و در نوشته های رسمی و همین طور آگهی های تبلیغاتی بسیار استفاده می شود.
به تفاوت بین دو جمله زیر فکر کنید.
The missile attack caused collateral damage.
حملات موشکی منجر به آسیب به وثیقه های ملی شد.
The missile attack caused civilian casualties.
حملات موشکی منجر به تلفات غیر نظامی شد.
گاهی اوقات در نوشتن مقالات آکادمیک و دانشگاهی، مرجع دهی به افراد متفاوت، چندان کار عاقلانه ای نیست به ویژه اگر طبیعت ( و نژاد) انسان ها نیز مد نظر ما باشد. برای مثال تا سال 1960 استفاده از واژه افراد پوست رنگی برای سیاه پوست ها بسیار مرسوم و البته مودبانه بود. ولی امروزه، امریکایی های ساکن در ناحیه دیاسپورا؛ که یک ناحیه یهودی نشین است؛ ترجیح می دهند تا این افراد را افریقایی – امریکایی بنامند. ولی افرادی هم هستند که هنوز به افریقایی – امریکایی ها لقب سیاه پوست می دهند.
Up untile the 1960s in the United States, the tern colored was considered a polite name for Negroes (which in turn was considered polite util relatively recently). But today some American in the diaspora prefer to be clled African American , while other prefer to be called black.
APA به تازگی مقاله ای منتشر کرده و در این مقاله اذعان داشته که همواره می بایست از زبان اول یا همان زبان مادری برای مقاله نویسی استفاده کرد ( ص . 76)[1]. و مردم معمولا ترجیح می دهند که واژگان زبان مادری خود را به کار برند. ولی در ابتدا از خودمان باید بپرسیم که آیا استفاده از یک زبان قومی و یا یک زبان مشخص دیگر نیز مجاز است؟
اگر استفاده از چنین زبانی برای برنامه تحقیق و نتایج تحقیقاتی شما ضروری است می بایست تا حد امکان به صورت خاص و ویژه از زبان قومی و نژادی استفاده کنید. برای این که از مثال های موجود و مجاز در ATA استفاده نمایید می بایست به جای به کار بردن زبان انگلیسی با لهجه بومی ( native) امریکایی تا حد امکان با زبان نژاد خاصی از افراد صحبت کنید و واژگان یا عباراتی را به کار برید که آن گروه ترجیح می دهند. عبارتی مثل not Navajo but Dine مثالی از این عبارات است.
حملات انسانی و بحث و جدل های انسانی بر سر مثال های مختلف، در مقالاتی موثر هستند که به صورت نقل قولی بیان می شوند. می بایست زمانی که به مقالات تحقیقاتی پیشین مراجعه می کنیم باز هم این موارد را در نظر داشته باشیم. به مثال های زیر توجه کنید.
Smith’s (2003) is a Marxist, which means that he is totally incapable of explaining the currency crisis.
اسمیت در سال 2003 یک مارکسیست بوده است و وی در شرایط کلی قادر به ارائه توضیحات معتبر در ارتباط با بحران های ارزی نبوده است. ( این جمله ای است که فقط درمورد یک شخصی به نام اسمیت صحبت می کند و ناتوانی او را در خصوص ارائه توضیحات در مورد بحران ارزی بیان می نماید.)
Smith’s (2003) blatantly Marxist approach fails to explain the currency crisis.
اسمیت در سال 2003 آشکارا یک رهیافت مارکسیستی را بیان نمود ولی این رهیافت قادر به ارائه هیچ توضیحی در مورد بحران های ارزی نبود.
( جمله فوق بیشتر جانبدارانه بوده است و بیشتر از این که منظورش انتقاد به شخص اسمیت نام باشد؛ نظرات مارکسیستی را مورد هدف قرار می دهد . )
Smith ‘s(2003) questionable approach fails to explain the currency crisis.
اسمیت در سال 2003 در مورد رهیافت هایی صحبت می کند که این رهیافت ها قادر به ارائه توضیحات در مورد بحران های ارزی نبوده اند.
(این مثال یک مثال تحریف شده است و به صورت سوال برانگیز و یک طرفه، صحبت می نماید).
Smith’s (2003) approach is questionable since he does not consider capital flows.
رهیافت اسمیت (2003) سوال برانگیز است زیرا او هرگز در مورد سرمایه های جاری بحثی نکرده است.
( این مبحث طبیعی تر است. زیرا توضیح می دهد که رهیافت مربوط به سرمایه های جاری است).
Smith’s (2003) does not consider capital flows, which might be why he is not able to explain the currency crisis.
اسمیت (2003) درمورد سرمایه های جاری صحبت نمی کند زیرا قادر به ارائه توضیحات در مورد بحران های ارزی نیست. این عبارت، از کیفیت سنجی خوبی برخوردار است ولی لازم است که دلایل دیگر هم برای آن مطرح گردد.)
کیفیت سنجی عبارات مربوطه بسیار حائز اهمیت است. ولی نمی بایست در کیفیت سنجی افراط کرد.
در نوشتن مقالات هرگز نباید ساده لوح به نظر برسید و می توانید نوشته های خود را با جملات تاثیر گذار، به پایان برید.
It is possible that Smith’s (2003) apparent inability to explain the currency crisis migh in some sense be attribute to his approach which did not address capital flows in a complete manner.
ممکن است که اسمیت در سال 2003 قادر به ارائه توضیح مناسب برای بحران اقتصادی نبوده باشد ولی در برخی موارد به نظر می رسد که رهیافت او سرمایه های جاری را در شیوه های رایج و معمول خود شناسایی نمی نماید.
3- زبان ادبی
مقایسه ها و همانندسازی ها
در زبان گفتاری ، ما معمولا از اصطلاحات تلویحی و مجازها استفاده می کنیم. ممکن است در برخورد با دوستانتان بگویید که رئیستان خیلی سفت وسخت برخورد می کند.(your boss acts highly and mightly) ولی در زبان نوشتاری می بایست بگویید که رئیستان بسیار متکبرانه و تند مزاج است.(your boss is arrogant and often irritable. ) (مجددا، شاید شما نخواهید که این عبارت را بنویسید و به نظر می رسد که این عبارت بسیار ذهنی و یا حتی توهین آمیز باشد.) کسی که به زبان بومی (native) سخن می گوید ممکن است این اصطلاح را به کار برد:” دو برادر، مثل سیبی هستند که از وسط نصف شده است.” یا (two brothers are like two peas in a pod) به معنای ” دو نخود در یک غلاف!” ولی در زبان نوشتاری، شما باید از عباراتی استفاده کنید که همین معنا را می دهد ولی رسمی تر هستند. نیاز است که در نوشتن مقالات آکادمیک و دانشگاهی، کیفیت سنجی مناسبی را انجام دهید.
مثلا در این مثال خاص، کیفیت سنجی را می توان به این صورت انجام داد:
“ The brothers are similar many respects.”
دو برادر از جنبه های مختلف با هم شباهت دارند.
و یا این که شاید بخواهید ساده تر بگویید:
They both have college education, work in service industries, and live with their families in suburban row houses.
هردوی آن ها تحصیلات دانشگاهی دارند و در خدمات صنعتی مشغول به کار هستند و با خانواده هایشان در خانه های مستمر در حومه شهر زندگی می کنند.
به طور مشابه ، ما در زبان گفتاری بیش تر از آن که از افعال تک قسمتی استفاده کنیم از افعال چند قسمتی استفاده می کنیم. این طرز صحبت کردن، معمولا رسمی تر است. برخی از افعال چند قسمتی، برای اصطلاحات استاندارد به کار می روند و به نظر می رسد که ایهامات و تلویحات را نمی توان در زبان نوشتاری استفاده کرد. مثلا تنها یک ربات می تواند به جای این که بگوید: ” چراغ ها را خاموش کن.”[2] می گوید: ” نورهای الکتریسته را فرو بنشان!!!” [3]
هنوز، بسیاری از افعال چند قسمتی وجود دارند که کمی حالت محاوره ای و مصطلح دارند. در زبان گفتاری ممکن است به ما گفته شود : ” we put in for a gran” و در زبان نوشتاری داریم : “ we applied for a grant.” که هر دو آن ها به معنای این است که ما مبلغی را برای کمک هزینه کنار گذاشته ایم.
یا می توان به مثال دیگری اشاره کرد:
“ He was kicked out of school at fifteen.”
به معنای این که ” او در سن پانزده سالگی، از مدرسه اخراج شد.”
این جمله به نظر غیر رسمی می آید ولی به نظر می رسد که جمله زیر برای زبان نوشتاری مناسب تر باشد.
“ He was expelled from school at fifteen.”
و معنای هر دو این جمله یکی است.
4- زبان تفکیکی
برای مثال، واژه ای مثل bastard به معنای فرزند نامشروع را در نظر بگیرید اگر شما می گویید ” شاهزاده جورج یک حرام زاده است و نمی تواند پادشاه باشد.” (Prince George is a bastard, and shouldn’t become king.) به این معناست که وی لیاقت تاج و تخت ندارد زیرا از لحاظ ژنتیکی صلاحیت پادشاهی را ندارد. و یا می تواند این معنا را نیز بدهد که ” او نمی تواند پادشاه باشد فقط به این دلیل که شما علاقه ای ندارید که یک مرد پادشاه باشد.” واژه bastared چندین معنا دارد. و حتی اولین معنای آن ممکن است مفهوم منفی داشته باشد. از سوی دیگر می توان مباحث نامشروع را نیز در نظر گرفت که از آن نقطه نظر، bastard تنها یک معنا دارد و آن هم همان فرزند نامشروع است. ” شاهزاده جرج فرزند نا مشروع پادشاه است. و نمی بایست پادشاه شود. ” (Prince George is illegitimate, and shouldn’t become king) پس این واژه تنها یک معنا دارد. در بسیاری موارد، پرسش هایی مطرح می شود که در این پرسش ها انتخاب یک لغت با مفاهیم صحیح مد نظر است و می توانیم یک کلمه بدون مفهوم را نیز در آن ها پیدا کنیم.
برای مثال، واژگانی مثل house, home , residence را در نظر بگیرید که همه آن ها به مکان سکونت اطلاق می شود. ولی هنوز هم افرادی هستند که با احساسات متفاوت خود از این واژگان استفاده می کنند. ( و برای منظورهای متفاوتی این واژه ها را به کار می برند. )
به مثال های زیر توجه کنید.
They live in a large house.
آن ها در یک خانه بزرگ زندگی می کنند.
( منظور از house خانه ای است که چندین اتاق دارد.)
یا این مثال
Their home is spacious.
خانه آن ها بسیار بزرگ و فراخ است.
( این طور به نظر می رسد که این خانه، مکان مناسبی برای زندگی کردن اعضای خانواده باشد.)
یا این مثال
The estate agent advertised it as 1 ¾ bath split level residence.
نماینده املاک این خانه را به این صورت تبلیغ کرد: 1 ¾ از فضای این خانه متعلق به حمام است.
(فقط دلال های معاملات ملکی با این ادبیات صحبت می کنند. به نظر می رسد residence به مکان های مسکونی اطلاق می شود که خوش منظره هستند. )
5- سطح انتزاعی
این بند از کتاب Rejinder (2009) ص 18 آورده شده است و نشان می دهد که چگونه مثال ها برای پشتیبانی از یک چارچوب نظری به کار برده می شود. این موضوع به ادبیات توریسم یا گردشگری بر می گردد که این گونه ادبیات حالت انتزاعی تر دارند. نویسندگان در این مورد ، مثال های متفاوتی را بیان کردند.
TV detective programmes provides the framework within which many people get to know a new city such as Oxford, Amsterdam or Ystad.
برنامه های تشخیصی تلوزیونی چارچوبی را ارائه می دهند که در این چارچوب افراد زیادی وجود دارند که شهر جدیدی مثل آکسفورد یا آمستردام یا یستاد را می شناسد.
اگر نویسنده عباراتی مثل گردشگری رسانه ای) (media entertainment tourism یا فرهنگ واسطه به معنای (mediated culture) استفاده کند، ممکن است حالت انتزاعی نوشته خود را چندان واضح و موثر بیان نکند. و خوشبختانه به نویسندگان از این عبارات استفاده نمی کنند.
6- سطح اختصاصی
فرایند استناجی بسیار حائز اهمیت است. چون ما در این فرایند نتیجه گیری ها را ارائه می دهیم. نتیجه گیری می بایست ریشه در موارد خاص داشته باشد که اقناع کننده یا مرتبط با موضوعات دیگر می باشد.
یک مقاله در مورد کودکان کار در پرتغال این گونه نوشته شده است :
Therefore, as long as the practical and financial benefits to local communities outweigh the indignation which periodically surfaces among NGOs, trade unions, educational watchdogs, community as sociations, politicians and the general public, it is likely that allegations like those which ensnared Zara will continue to emerge (Eaton & Goulart,2009).
بنابراین ، تا زمانی که مزایای کاربردی و مزایای مالی انجمن های محلی از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ به صورت دوره ای NGO ها، انجمن های تجاری و کارگاه های آموزشی و موسسات مختلف، سیاستمداران و دولت، فرایندهای پشتیبانی راارائه می دهند. (Eaton, Gaulart 2009).
تاثیر این موضوع از آن جایی بسیار زیاد است که مراجع و موارد خاصی به این امر اختصاص داده می شود.
7- زبان تخصصی
در بخش های محلی، کارگرها ممکن است از زمان های سخت کار یا رکود اقتصادی و کم بود دست مزدها شکایت کند. آن ها همواره در مورد اقتصاد، هزینه ها و دستمزد صحبت می کنند. در نوشتن مقالات نیز ما می توانیم به GDP رجوع کنیم. (Gross Domestic product یا تولید ناخالص داخلی) و همین طور UN واحد آماری آتی و مقیاس سنجی GDPPPP (purchasing power parity – Gross Domestic product به معنای تولید ناخالص داخلی یا قدرت خرید برابر).
این موارد از لحاظ آماری بسیار حائز اهمیت هستند ولی در موقعیت های غیر حرفه ای و غیر تخصصی چندان ارزشی ندارند. پیش از این که از زبان تخصصی استفاده کنید لازم است با مخاطبین خود بحث و تبادل نظر داشته باشید.
شاید لغات تخصصی به صورت نادرست در محتوا به کار برده شود و به سرعت تبدیل به یک واژه مصطلح در کسب و کار شود و معنای اصلی خود را از دست بدهد. جمله ای مثل جمله زیر را در نظر بگیرید.
The legistature has determined to freeze COLA adjustment for FY2012.
قانون جدید به معنای این است که حقوق یا مستمری شما متناسب با تورم سال 2012 نیست.
جمله فوق را می توان به این صورت ترجمه کرد:
The legistrature has determined to freeze Cost of Living Allowance adjustment for Fiscal Year 2012.
قانون جدید به معنای این است که حقوق یا مستمری برای تامین امور معیشتی متناسب با تورم سال 2012 بوده است.
به عبارت دیگر قدرت خرید شما ممکن است کاهش یافته باشد و طبق زبان محاوره ای در زبان انگلیسی می توانید این اصطلاح را به کار برید. Tighten your belt. به معنی این که باید کمربند خود را تنگ تر ببندید. ( بیشتر ملاحظه دخل و خرج خود را داشته باشید.).
The new law means your salary (or pension ) will not be adjusted for inflation in 2012.
آشکار است که مقیاس های گفته شده با هم خاصیت هم پوشانی دارند. به عنوان مثال زبان خاص مربوط به حرفه و شغل های خاص ممکن است دل نشین تر باشد و زبان انتزاعی حالت مبهمی را نشان دهد.
این امر چندین مفهوم و مفاهیم کلیشه ای را در بر می گیرد. ( زبان های جانبدارانه / ذهنی) که معمولا از این جملات، نتایج شتابزده ای گرفته می شود. نیازی نیست در مورد این مقیاس های گفته شده نگرانی داشته باشید و با دقت هرچه بیشتر و وضوح هرچه بیشتر می بایست مقاله خود را بنویسید. مخاطبین خود را در ذهنتان حفظ کنید و مقالات را مناسب با موضوعات گفته شده بنویسید. مطمئن باشید که می توانید بهترین مقاله را ارائه دهید.
بیشتر بخوانید:چگونه یک مقاله انگلیسی بنویسیم
[1] We use people first language.
[2] Turn of the lights
[3] Extinguish the electrical illumination
شرکت پارس 68 به صورت تخصصی در زمینه ترجمه مقاله ، ترجمه فوری متون و ترجمه کتاب فهالیت میکند.