ما سعی داریم در این مقاله با تعریف ترجمه و نقطه نظرهای اندیشمندان مختلف در زمینه ترجمه، آشنا شویم. در ابتدا تاریخچه مختصری از ترجمه و علل ترجمه را برای شما ارائه می دهیم و انواع ترجمه را از دیدگاه ترجمه شناسان و زبان شناسان این حرفه، بیان می درایم. در ادامه، ویژگی های یک ترجمه و مترجم خوب را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار می دهیم و پس از آن ، طرح مساله نسبت زبانی را مطرح کرده و به مسائل و مشکلات ترجمه، مسائل سبکی و مشکلات ترجمه ادبی و ترجمه ناپذیری برخی عبارات، جملات و واژگان می پردازیم.
پیش از هرچیز، تلاش می کنیم تا به خود واژه ترجمه یا translation و مشتقات آن واژه بپردازیم.
ترجمه یا translation عمل تغییر یک متن یا گفتار از زبانی به زبان دیگر است. این تعریف، یک تعریف ابتدایی و البته عامیانه از واژه ترجمه به نظر می رسد.
شخصی که خود را درگیر کار ترجمه می کند، مترجم یا translator می نامند و علمی که اصول و روش ترجمه را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل و مطالعه قرار می دهد، علم ترجمه شناسی یا translatolgy می گویند.
شخصی که به علم ترجمه آگاه است و به مطالعه و تجزیه و تحلیل در این مورد می پردازد، trnalatologist یا ترجمه شناس خوانده می شود.
به طور معمول ما در علم ترجمه، با دو زبان سرو کار داریم و درنتیجه مقایسه و مقابله دو زبان، مطرح می گردد.
بنابراین می توان اذعان داشت که ترجمه شناسی بخشی از زبان شناسی مقابله ای یا در اصطلاح زبان شناسی contrastive linguistics به شمار می رود.
Language یا زبانی که در آن ، کار ترجمه آغاز می شود معمولا زبان مبدا یا زبان اول یا source language نامیده شده و زبانی که ترجمه به آن ختم می شود زبان دوم یا زبان مقصد یا target language گفته می شود.
علاوه بر واژه ترجمه یا translation، از واژه دیگری نیز برای این فن یا حرفه استفاده می شود که آن واژه interpretation است که به معنی ترجمه، تعبیر یا تفسیر است و شخصی که این کار را انجام می دهد ، شخص مفسر یا interpreter نامیده می شود. به طور معمول واژه interpreter یا مفسر بیشتر برای مترجمین شفاهی و همزمان به کار برده می شود.
حال در تلاش هستیم تا به تعریف ترجمه و نقطه نظرهای مختلف در این حرفه بپردازیم.
در خصوص واژه « ترجمه» تعاریف متعددی از سوی متخصصان این حرفه ارائه شده است که ما در این جا به ذکر چند مورد به صورت مختصر می پردازیم:
Translation is the replacement of textual material in one language by equivalent textual material in another language.
آ- ترجمه عبارت است از جایگزینی مواد متنی در یک زبان ( همان زبان مبدا) به مواد متنی معادل آن در زبان دیگر ( همان زبان مقصد ).
ب- ترجمه عبارت است از یافتن نزدیک ترین معادل طبیعی پیام زبان دهنده در زبان گیرنده، ابتدا از نظر معنایی و پس از آن از نظر سبک شناسی.
پ- ترجمه فن یا حرفه ای است که یک پیام نوشتاری را در زبانی با همان پیام در زبان دیگر جایگزین می نماید.
ترجمه کوششی است که در جهت جایگزینی یک تجربه و یا فرمول خاصی از جهان پیرامون به زبان دیگر انجام می گیرد.
نظرات مختلفی از سمت ترجمه شناسان و زبان شناسان در مورد علم ترجمه ارائه شده است که دراین بخش به صورت خلاصه به آن ها می پردازیم.
ترجمه شبیه پشت قالی است و تنها می تواند طرح کار را نشان دهد.
ترجمه کلمه به کلمه و یا خط به خط، مثل این است که دیوانه ای حرف های یک دیوانه دیگر را نقل کند.
مترجم یک خیانت کار است.
بنابراین طبق تعریف های فوق که از جانب تعدادی متخصص در امر زبان شناسی و ترجمه شناسی ارائه شده اس، مشاهده می کینم که تعریف دقیق و علمی از ترجمه مطرح نمی شود و در اصل ارائه چنین تعریفی، کار پیچیده ای به نظر می رسد و تعداد زیادی از تعریف هایی که تاکنون انجام شده است، معمولا کلی و نظری است و هیچ گره ای از مشکلات مترجمان باز نمی کند.
هر مترجم پس از این که سال ها در فن و حرفه ترجمه به کار و کسب مهارت پرداخت می تواند تعریف تازه ای از کار ترجمه ارائه دهد وباز هم اغلب تعریفی که از ترجمه ارائه می دهد تنها برای خودش قابل فهم است و نمی تواهند هیچ رهنمود علمی در اختیار مشتاقان علم ترجمه و مترجمان مبتدی و تازه کار قرار دهد.
در صورتی که ترجمه را به عنوان برگردان نشوته یا گفته ای از یک زبان به عنوان زبان مبدا و از زبان دیگری به زبان مقصد تعریف کنیم، می توانیم اذعان داشته باشیم که مطلوب ترین شیوه این نوع برگردان، زمانی محقق می شود که تاثیر آن نوشته یا مقاله یا گفته را در خواننده یا شنونده زبان مبدا به صورتی ببینیم که هیچ رنگ و بویی از ترجمه در آن مشاهده نشده باشد وگویی خواننده و یا شنونده آن مطلب، به زبان مادری خود این مطلب را می خواند. به عبارت ساده ترترجمه را می توان برگردان متنی از زبان مبدا به زبان مقصد بدون کوچکترین افزایش یا کاهشی در نظر گرفت.
این تعریف ، تعریف بسیار دقیقی است ولی در عین دقیق بودن، چندان راهبردی نیست. دلیل راهبردی نبودن و عملی نبودن این تعریف از ترجمه این است که معنا یا meaning را نمی توان بدون تغییر در صورت یا form جمله یا واژه، از زبانی به زبان دیگر منتقل کرد. این مساله به ساختارهای مختلف زبانی برمی گردد و در بحث نسبیت زبانی مفصل تر از پیش مورد بحث ما قرار می گیرد.
تیم تخصصی ترجمه translate 68 در مقالات آینده با تاریخچه ترجمه و علل و عوامل نیاز به ترجمه در جوامع مختلف در خدمت شما خواهد بود.
با ما همراه باشید و دانش خود را درباره علم زبان شناسی و ترجمه، ارتقا بخشید.
با یک مثال کمی بیشتر این موضوع را درک کنیم
تا به حال به نحوه صحبت کردن افراد مهاجری که به کشورمان امده اند توجه کرده اید ؟ با فارسیِ دست و پاشکسته سعی میکنند سوالی از شما بپرسند یا منظور خود را در مخلوطی از کلمات نامفهوم و بی ارتباط از هم ,میرسانند! با این مقدمه ترجمه مفهومی را برایتان شرح میدهیم.
ایا روخوانی کودکی که به تازگی شروع به خواندن و نوشتن جمله یا متنی کرده, دیده اید؟که به خوبی نمیتواند مکث درست بین کلمات و جملات بگذارد یا بدون هیچ دقت و شناختی بروی نشانه های نوشتاری, طوطی وار سخن میگوند!
وجه تشابه این فردِ مهاجر و کودک اینست که گرچه کلمات را برای رساندن منظور به کار میبرند و سعی در ساختن یک جمله درست دارند,اما به دلیل شناخت پایین و تجربه کمشان در قواعد دستوری و محتوای کلی بیشتر باعث تعجب یا خنده دیگران میشوند.
بیشتر بخوانید: امانت داری در ترجمه
با ذکر این مثال و توضیحی که داده شد حالا بهتر میتوان در مورد مفهوم و کاربرد آن در ترجمه و فایده ترجمه مفهومی سخن گفت.
“عبارت مفهوم به طور کلی یعنی نزدیکترین درک و انتقال یک موضوع “
روش های مختلفی برای ترجمه یک متن وجود دارد اما هیچ کدام تضمین کننده صحت ودرستی ان به اندازه ترجمه مفهومی نیستند.
مثلا در ترجمه کلمه به کلمه”تحت الفظی” ما یک متن از زبان بیگانه را به ترتیب قواعد دستوری و نگارشی ان زبان ترجمه میکنیم و چیزی که از اب درمیاید یک پازل نامرتب بی معنی از کلمات درست است که به زبان مقصد و مورد درخواست نزدیکی ندارد!
ترجمه در واحد کلمه و یا ترجمه درواحد مفهوم, حال کدام مقیاس دقیق تر و حرفه ای تر است؟
چیزی که در مفهومی ساختن یک ترجمه, مهم و پیچیده است این بوده که باید با تسلط کافی در اصطلاحات و قواعد دستوری زبانی که قصد ترجمه آن را داریم اقدام کنیم تا ارتباط فرهنگی, دستوری و نگارشی با حفظ امانت داری, بیشتر شود.
اصطلاحات خاص هر کشور
اگرچه بعضی اصطلاحات خاص یک کشور بوده و جهانی نشده و برای تبدیل ان به زبان دیگر به سختی میتوان ارتباط و معادل دقیقی را پیدا کرد اما این وظیفه یک مترجم حرفه ای و متخصص است که مفهوم را درعین صحت و سلامت از زبانی به زبان دیگری انتقال دهد.
بنابراین ترجمه مفهومی نیاز به مترجمی دارد که تخصص خود را به روز کند و دایره اطلاعات شناختی خود را از زبانها و کشورها و اتفاقات مختلف جهانی وسیع کند.
کار ترجمه انجایی سخت و پیچیده میشود که این ترجمه مفهومی در غالب ترجمه شفاهی قرار بگیرد زیرا در ترجمه شفاهی لحن مخاطب, احساس. مکث در صحبت ها و زبان بدن هم بسیار تاثیر گذار است و اگر مترجم متبحر و زیرک نباشد و شناخت خوبی از زبان بدن و فرهنگ مخاطبین نداشته باشد, ترجمه هرچند هم که روان باشد اما مفهومی نیست و نتیجه ی اشتباهی را به بار میاورد.
ترجمه آثار هنری
همچنین در ترجمه اثار هنری مانند نمایشنامه فیلم و… یک مترجم ,نخست باید از محتوای کلی و هدف نویسنده از خلق اثر با خبر باشد تا خودرا با ان اثر عجین کند و از زبان حسی نویسنده زبانی جدید و را به وجود بیاورد.
نمیتوان گفت ترجمه مفهومی فقط برداشت مترجم از متن را نشان میدهد زیرا دراین صورت بسیاری از جملات بدون ترجمه باقی میمانند.در صورتی که یک ترجمه دقیق مفهومی بر همه متن سوار است و نگاه جزئی خودرا بر تمام جملات دارد.
لازم است با مثالی دیگر دراین باره شما را با این موضوع بیشتر اشنا کنیم;
به عنوان مثال گرچه نقش ترجمه مفهومی در ترجمه مقالات, تمرکز بر مقدمه چینی ,بیان مسئله , راه حل های متفاوت و در اخر نتیجه گیریست اما نمیتوان فقط براین عوامل تاکید و زوم کرد و دیگر مطالب که شریانهای مرتبط و حیاتی یک مقاله است را قطع کرد.
اگر بخواهیم تعریف ساده و دم دستی از ترجمه مفهومی توضیح بدهیم این است که:
وقتی یک کتاب داستان طولانی را میخوانیم گرچه حجم ان زیاد بوده اما به دلیل سادگی و شیرینی در بیان و جذابیت موضوع بعد از اتمام به راحتی میتوانیم کل داستان را حتی با ذکر جزئیات به یاد اوریم و برای یک شخص دیگر تعریف کنیم .
با این مثال به خوبی میتوانیم درک کنیم که خلاقیت ,دلپذیری و زیبایی شناختی در هر دو زبان حفظ و منتقل شده.
در ترجمه اثاری که به دلیل سبک نوستاری و موزون بودن ممکن است پیچیدگی زیادی دران دیده شود نویسنده باید بسیار وسواس گونه عمل کند مثلا در ترجمه شعر که به لحاظ اوایی و شیوایی ممکن است فعل و فاعل و دیگر عوامل سازنده ابیات جابجا شوند مترجم باید تسلط کاملی بر سبک نوشتاری داشته و این جابجایی را به درستی به زبان دیگر منتقل کند تا از جذابیت و مفهوم کلی ان کم نشود و مخاطبین ان حفظ شود.
برای مطالع بیشتر میتوانید مقاله ترجمه؛ انتقال جادویی کلمات را مطالعه فرمایید
اینکه مترجم یک زبان با فرهنگ و اصطلاحات رایج در کشور مبدا اون زبان آشنا باشه به نظرم خیلی خیلی مهمه
تعریف بسیار عالی و درستی رو ارائه دادین
ممنون
نمودار خیلی جالبی بود