پرش به محتوا
خانه » ترجمه متن انگلیسی به فارسی

ترجمه متن انگلیسی به فارسی

ترجمه متن انگلیسی به فارسی
ترجمه متن انگلیسی به فارسی

 ترجمه متن انگلیسی به فارسی

How can ecologists learn from the experience of institutionalists.  We offer two related prescriptions that will refresh ecological research and return it to the Centre of organizational theory. First and most fundamentally, we should develop richer conceptions of organizational contexts, ones that are more sensitive to time and place. In other words, we should take a page out of the institutionalist handbook, and sacrifice some parsimony and generality to acquire conceptual richness. Theoretically, this means returning to our roots in human ecology, as pioneered by Park and Burgess. Empirically, it means expanding our set of explanatory variables. Most ecological analysis has used the characteristics of the focal organization and the focal population to explain organizations’ vital rates. Little ‘pure’ ecological work has considered characteristics of the world outside the focal population, including the state, social and political movements, socially-constructed technological systems, and belief systems. Those more macroscopic explanations have been the domain of institutional analysis. Indeed, in some ways ecological analysis, as it has been practiced to date, can be seen as nested within institutional analysis. By this, we mean that processes that have been the object of ecological analysis, such as density dependence, resource partitioning, structural inertia, and identity valuation, seem to operate within contexts that are assumed to be invariant in time and space. Expanding the reach of ecological analysis to include forces exogenous to the population will connect ecology to many other research traditions: sociology of culture, political sociology, sociology of law, and sociology of work. There is precedent here, as ecologists have long noted the importance of political environments on population evolution .  Second, ecology would benefit from greater methodological pluralism. Statistical analyses of longitudinal archival data on entire populations of organizations, augmented by computer simulations and logical analyses, have demonstrated the veracity of core ecological ideas. We are now in a position to expand our horizons in two ways. First, we could cement our knowledge of core causal mechanisms by gathering new kinds of data. For example, questions about organizational identities can be answered by gathering data on the opinions of observers, both internal and external, through surveys and interviews. This is something that innovative ecological research is beginning to do. Questions about inertia can be given new life through direct observations of change efforts in theoretically important cases – organizations that are either exemplary of their form, outliers, or hybrids.  Field methods like participant observation can also help us develop more nuanced understandings of how the members of new organizations develop structures, routines, and norms, thus clarifying the process of organizing.Questions about how new organizations, especially those using novel forms, borrow or inherit legitimacy from other pre-existing entities can be answered by observation in the field and by qualitative analysis of organizational archives; these methods can shed new light on the content of organizing. Finally, experimental methods like vignette studies can allow us to control, in a rigorous way, alternative explanations for several observed relationships, such as density dependence in founding and failure rates. The second use to make of a greater variety of empirical methods – direct observation in the field, laboratory experiments, historical/narrative analysis, textual analysis – is to expand our set of core research questions by gathering new kinds of data on forces exogenous to organizational populations. we wish to step back and take the perspective of nearby outsiders: strategy researchers, economists, cognitive and social psychologists, and applied mathematicians.  To them, institutionalism and ecology look remarkably similar. All of these fields are highly rationalist. When scholars steeped in these traditions examine organizations, their focus is generally on understanding and improving organizational performance. If institutionalism and ecology arose as an antidote to rationalism within organizational theory, then they might very well be seen as allies within the broader context of organizational studies.Both institutionalists and ecologists care deeply about theory, methodological rigour, and building an understanding of organizations that goes beyond a narrow focus on optimizing performance. It is often those groups that are most similar to each other – French and English Canadians, Flemish and Walloon Belgians, Protestant and Catholic Irish – that fight most intensely, even when more important battles lie elsewhere. The intellectual world of organizational studies would benefit from a true peace – not a form of mutually assured destruction – between ecologists and institutionalists.

ترجمه متن انگلیسی به فارسی

چگونه بوم شناسان  می توانند از تجربه نهادگرایان استفاده کنند؟ برای این منظور، ما دو روش مرتبط ارائه می دهیم که به تحقیق اکولوژیکی ،نیرویی تازه می بخشد و ان را به مر کز تئوری سازمانی  بر می گرداند.اول و مهمتر از همه، ما باید مفاهیم غنی تری از زمینه های سازمانی که به زمان و مکان حساس تر هستند، ایجاد کنیم.به عبارت دیگر، ما باید همانند یک نهادگرا عمل کرده  وبرای غنی کردن مفاهیم ،دست از خست و کلیت بر داریم.از لحاظ تئوری، این بدان معنا است که به اصل خودمان در بوم شناسی انسانی که پارک و برگس پیشگامان ان هستند بر گردیم. از لحاظ تجربی نیز به این معنیست که مجموعه متغیرهای توضیحی مان را گسترش دهیم.اکثر تجزیه و تحلیلهای زیست محیطی از ویژگی های سازمان مرکزی و جمعیت مرکزی برای توضیح نرخ حیاتی سازمان استفاده کرده اند.کار زیست محیطی بی پایه، ویژگی های جهان خارج از جمعیت مرکزی از جمله دولت، جنبش ها ی اجتماعی و سیاسی ، سیستم های تکنولوژیکی اجتماعی ساخته شده وباورهای نظام هایی  را در نظر گرفته است. این توضیحات وسیع وماکروسکوپی در واقع حوزه تجزیه و تعلیل نهادی بوده اند.در واقع، تجزیه و تحلیل زیست محیطی با توجه به اینکه تا  تاریخ  مشخص انجام می شده است به یک نحوی می تواند به عنوان زیر مجموعه ای از تحلیل نهادی در نظر گرفته شود.بدین وسیله، فرآیندهای که هدف تجزیه و تحلیل زیست محیطی بوده اند مانند وابستگی چگالی، تقسیم بندی منابع، سکون و جبرساختاری و ارزیابی نهاد، به نظر می رسد در زمینه هایی که در زمان و مکان نا متغییرفرض می شوند،عملکنند.گسترش دسترسی به تجزیه و تحلیل زیست محیطی برای قرار دادن نیروهای خارجی در جمعیت محیط زیستی، بوم شناسی را به بسیاری ازروش های تحقیقی دیگر متصل خواهد کرد:جامعه شناسی فرهنگ،جامعه شناسی سیاسی،جامعه شناسی قانون وجامعه شناسی کار.نمونه اول همانطور که بوم شناسان مدت ها قبل ان را خاطر نشان کرده اند ، اهمیت محیط های سیاسی در تحول جمعیتی است.نمونه دوم، سود بردن بیشتربوم شناسی از کثرت گرایی روش ها است. تجزیه وتحلیل آماری داده های آرشیوی طولی درباره ی کل جمعیت سازمانی که باشبیه سازی کامپیوتری وتجزیه وتحلیل منطقی مورد بحث قرار گرفته است،صحت ایده هایاصلیزیست محیطی را نشاندادهاست.مادرحال حاضردرموقعیتی هستیم که افق فکریمان را به دو روش میتوانیم گسترش دهیم.

ترجمه متن انگلیسی به فارسی

اولا،مامیتوانیم دانشمان را ازمکانیسمهای سببی اصلی را باجمع آوری انواع جدیدی ازداده ها تقویت کنیم.به عنوان مثال،سوالهایی که درموردنهادهای سازمانی مطرح می شوند رامیتوان باجمع آوری اطلاعات ازنظرات ناظران داخلی وخارجی ازطریق تحقیق ومصاحبه پاسخ داد.این چیزی است که تحقیقات زیست محیطی مبتکردرحال انجام ان هستند. سوالهایی که در مورد سکون و جبر سازمانی هستند می توانند از طریق مشاهده ی مستقیم از تلاشهای تغییر در موارد مهم نظریکه نمونههاییازشکلسازمان ها ویاداده های خارج ازمحدوده ویامخلوط انهاهستند،جان دوباره بگیرند.روشهای تجربی مانندمشاهده مشارکتی همچنین میتواندبه ما کمک کند تا درک دقیق تری ازاینکه چگونه اعضای سازمان جدیدساختارها،روال،وقواعد را ایجاد می کنند داشته باشیم بدین ترتیب فرآیندسازماندهیروشن و مشخص می گردد.

ترجمه متن انگلیسی به فارسی

سوالهایی مثل “چگونه سازمان های جدید مخصوصا انهایی که از شکل ها و فرم های جدید استفاده می کنند ،از نهادها و سازمان های دیگری که قبلا وجود داشتند مشروعیت را به ارث می برند و یا قرض می گیرند “میتوانند بانظارت دراین زمینه وباتجزیه وتحلیل کیفی آرشیوسازمانی پاسخ داده شوند.این روش هامیتواندنورتازهای رابرمحتوای سازماندهی بیفکند.در نهایت، روش های تجربی مانند مطالعات تصویری به ما اجازه می دهد تا به روشی دقیق ، توضیحات مختلف برای چندین رابطه ی مشاهده شده ازجمله وابستگی چگالی درمیزان تاسیس وشکست را کنترل کنیم.دومین استفاده از روش های متنوع تجربی -مشاهده مستقیم دراین زمینه،تجربیات آزمایشگاهی،تجزیه وتحلیل روایتی/تاریخی،تحلیل متنی-این است که مجموعه سوالات پژوهش اصلی را باجمع آوری انواع جدیدی ازداده هابرروی نیروهای خارجی نسبت به جمعیت سازمانی گسترش می دهد.امید است که یک قدم به عقب برداریم و از منظرافراد دیگر چون:محققان استراتژی،اقتصاددانان،روانشناسان شناختی واجتماعی،وریاضی دانان کاربردی بهره بریم.برای این افراد، نهاد گرایی و بوم شناسی به طور قابل توجهی شبیه یکدیگر هستند. همه ی این زمینه ها بسیار خرد گرا هستند.زمانیکه دانشمندان در این روش ها برای ازمایش سازمانها قدم می گذارند،تمرکز انها عمدا روی درک و بهبود عملکرد سازمانی است.نهادگرایی وبوم شناسی به عنوان یک پادزهربرای خردگرایی درتئوری سازمانی به وجودآمدند وممکن است به عنوان متحدان دربافت وسیع تری ازمطالعات سازمانی در نظرگرفته شوند.هم نهادگرایان وهم بوم شناسان عمیقابه تئوری،دقت روش شناختی،وایجاددرک درستی ازسازمانهاکه فراترازیک تمرکزمحدودبرعملکردبهینه سازی است، اهمیت می دهند.گروه هایی که اغلب شبیه هم هستند – کانادایهای انگلیسی و فرانسوی،بلژیکی های  فلاندرزیووالونی ،ایرلندی های پروتستان وکاتولیک- شدیدا با هم در گیر هستند حتی زمانیکه درگیری دیگری در جایی دیگر رخ می دهد .جهان فکری مطالعات سازمانی ازیک صلح واقعی–نه شکلی از تخریب مسلم متقابل –بین بوم شناسان ونهادگرایان بهره خواهد برد.

ترجمه متن انگلیسی به فارسی توسط نرم افزار word تایپ و تحویل مشتری میگردد.