یکی از نویسندگان بسیار مشهور قرن بیستم در ادبیات امریکا، آقای ویلیام فاکنر است که در سال 1897 میلادی متولد شد و در سال 1962 ، دار فانی را وداع گفت. ویلیام فاکنر، رمان نویس شناخته شده ای است که بیشتر تخصص وی روی فن داستان پردازی نوین بوده و توانسته است نوآوری بدیعی را نه فقط در ادبیات امریکا، بلکه در کل ادبیات دنیا، بنیان گذاری نمایند.
ویلیام فاکنر را می توان به دلیل تمرکز روی مباحث تاریخی جنوب امریکا، یک مورخ نیز دانست. معمولا رمان ها و مجموعه داستان های کوتاه ویلیام فاکنر، به مسائل حیاتی مثل جنگ های داخلی، برداره داری، تضادهای طبقاتی و حتی مسائل ماوراء الطبیعه می پردازد.
ویلیام فاکنر ، جایگاه بسیار منحصر به فردی در میان ادبیات جهان داشته
این رمان نویس مشهور امریکایی، با روایت خاص خود، مسائل مهم را روایت کرده و باعث شده است که ادبیات امریکا، جایگاه بسیار منحصر به فردی در میان ادبیات جهان داشته باشند. شکی در این نیست که یکی از نویسندگان ماندگار ادبیات امریکا، ویلیام فاکنر بوده و نام وی همواره در اذهان مخاطبین خود باقی خواهد ماند.
فاکنر، از اوان کودکی و زمانی که بیش از هفت سال سن نداشت، علاقه خود را به تاریخ می سی سی پی و جنوب امریکا، نشان می داد. البته علاقه او نسبت به ادبیات و داستان نویسی را نیز نمی توان نادیده گرفت.
زمانی که او به دبستان می رفت ، با کمک مادرش، آثار ویلیام شکسپیر و چارلز دیکنز را با شور و علاقه فراوان مطالعه می کرد. زمانی که پا به عرصه نوجوانی نهاد، علایق او به سمت شعر و شاعری سوق یافت و اشعار جان دان، توانست تا حد زیادی در روح و جان ویلیام فاکنر رسوخ کند. از همین رو می توانیم ارجاعات فراوانی از متافیزیک را در خلق و روحیات و آثار این نویسنده مشهور ببینم. علاوه برآن ، فاکنر نوشته های فیتز جرالد ، اشعار جان کیتز، انجیل و همین طور تراژدی های یونان باستان را مطالعه می نمود و بر پایه این آثار ، تفکرات وی شکل گرفتند.
مجله Double Dealer و ویلیام فاکنر
زمانی که ویلیام فاکنر به سن بیست و پنج سالگی رسید، شعر پرتره اش در مجله Double Dealer چاپ شد. و او ترغیب گردید تا شعر سرایی را به صورت پخته تر و تخصصی تر ادامه دهد و گامی نوین در این عرصه بردارد.
او مصممانه در تلاش بود تا مانند هرکس دیگری که در آرزوی جاودانگی به سر می برد، بتواند با اعتماد به نفس هرچه بیشتر، به آرزوی جاودانگی تحقق بخشد. در اوان جوانی، توانست توجه خوانندگان محلی را به سمت خود جلب نماید ولی همواره در تکاپو بود که تنها هدف نوشتنش ، کسب درامد نباشد چون اعتقاد داشت که اگر تنها هدف از نوشتن را مباحث و اهداف تجاری قرار دهد، هرگز قادر نخواهد بود به جایگاه واقعی و مورد تصور خود برسد. او بسیار سریع به سمت ثبت وقایع پیرامون خود گرایش پیدا کرد و تصمیم گرفت که در حوزه داستان کوتاه نیز توانایی های خود را امتحان کند. او تمایل داشت که کلیه تاریخ امریکا تا به آن روز( به ویژه تاریخ جنوب امریکا) را در قالب داستان های کوتاه دراورده و به این ترتیب مخاطبین را به سمت کارهای خود جذب نماید.
تجربیات تلخ و شیرین دوران خدمت به ارتش
برای رسیدن به این هدف، او تحت نظر و حمایت اندرسون، توانست که اولین رمانش را با نام مزد سرباز (soldier’s Pay) به چاپ برساند و زمان چاپ این رمان درست مقارن با مواجه شدن امریکا با دوره بزرگ رکود تاریخی بود.
اولین رمان ویلیام فاکنر، بیشتر جنبه دراماتیک دارد و تجربیات تلخ و شیرین دوران خدمت به ارتش را به نگارش در آورده است. این نویسنده در این کتاب توانست در مورد شرایط و موقعیت زندگی آدم ها، بیشتر صحبت کند و در مخاطبین نفوذ بیشتری داشته باشد.
ویلیام فاکنر، موفق شد در مدت زمانی حدود سی و هفت سال یعنی ما بین سال های 1925 و 1962، 19 رمان، 3 مجموعه داستان و سه کتاب شعر و یک نمایش نامه را منتشر کند. معروف ترین کتاب وی را می توان رمان خشم و هیاهو در سال 1929 دانست که فاکنر از جریان های سیال ذهنی برای تحریر این کتاب، بهره گرفته است.
نظر ژان پل سارتر
ژان پل سارتر، نویسنده معروف در وصف این کتاب ، مقاله On the sound and Fury,Time in the work of Faulkner را نوشته است و در این کتاب اذعان دارد که ما هر چیزی را که می بینیم و تجربه می کنیم در نهایت به این نتیجه می رسیم که هیچ چیز در این دنیا پایدار نیست. حتی تغییرات گذرا نیز چندان قابل درک و قابل احساس نیست. ( البته به غیر از تحولات و تغییرات عمده و ناگاه). ژان پل سارتر معتقد است که ما در دوره ای مقارن با انقلاب های ناگزیر زندگی می کنیم و فاکنر توانسته است از این هنر شگرف به بهترین شیوه بهره ببرد تا ما بتوانیم احساس خفقان این عصر را به خوبی مشاهده کنیم. ویلیام فاکنر دنیایی را به تصویر می کشد که به دلیل کهولت سن ، کم کم رو به افول می رود.
ویلیام فاکنر، موفق شد در سال 1950، جایه نوبل ادبیات را از ان خود نماید. او به کسب جایزه پولیترز نیز مفتخر شد و حتی پس از مرگش نیز به دلیل خدمات بی نظیرش به عرصه ادبیات امریکا، دوبار این جایزه به وی تعلق گرفت. رمان خشم و هیاهو، در کتابخانه مدرن در رتبه ششم صد کتاب برتر انگلیسی زبان در قرن بیستم مطرح شده است و بسیاری از آثار او در آثار سینمایی به اقتباس گرفته شده اند.
مهارت در شیوه داستان سرایی ویلیام فاکنر
فاکنر را می توان تنها نویسنده ای دانست که از جریان های سیال ذهنی یا تک گویی های درونی، استفاده کرده و روایت های جذاب و چالش برانگیزی از شخصیت ها پدید آورده است که مستقل از زمان و مکان خود، به موجودیت دست می یابند. چنین مهارت در شیوه داستان سرایی ویلیام فاکنر، باعث می شود که مخاطب به اعماق داستان رسوخ نماید. نکته جالب توجه این است که فاکنر، عنوان کتاب خود را از روی نمایش نامه مکبث، اثر ویلیام شکسپیر، انتخاب نموده است.
در طی رمان های ویلیام فاکنر، کنجکاوی خواننده به دلیل حالت روایی و سکون داستان، بیشتر تحریک می شود و همین امر فرصتی را برای تفکر خواننده فراهم می کند. زیرا نویسنده در تلاش است تا جایگاه زن را در جامعه زمانه خود به درستی نشان دهد. بنابراین می توان رد پایی فمینیسم را نیز در آثار او مشاهده نمود.