معامله
قول می دهم که وعده رساندن گوشت گاو را به قصاب در نظر بگیرم و معامله کنم. قول می دهم که ضرر مشتری و سود قصاب را پرداخت کنم. (مشتری در مورد حوادثی که اتفاق افتاده است، و از اجرای وعده ی او، آسوده خاطر است. این کافی است که او آماده باشد و کارش را به موقع انجام دهد).
در مثال آخر معامله و در نظر گرفتن شامل، دو جنبه یا دو طرف از وعده و قول دادن است، هر طرف شامل وعده دهنده و متعهدله است؛ او یک وعده می دهد و یک وعده دریافت می کند. اما در هر طرف، کسی که به دلیلی قرارداد را نقض کند در مقام خودش به عنوان متعهدله، شکایت خواهد کرد.
سپس شاکی، نشان می دهد که آن طرف در عوض چیزی به آن وعده داده است، که آن چیز را برای او تهیه کند، و چیزی که در عوض آن ممکن است یک عمل یا یک وعده دهد. بنابراین می بینیم که ملاحظه، یک طرف از معامله است. ملاحظه داده شده توسط شاکی و ملاحظه داده شده توسط متهم، با همدیگر یک معامله را می سازند. هیچ یک از طرفین در قرارداد، هدیه رایگانی را برای طرف دیگر نمی سازد؛ هر طرف، یک معامله قابل توجه با دیگری را می سازد.
اصول معامله
” اصول معامله ” یک توافقی است که اگر شامل ملاحظه باشد، بصورت یک قرارداد قابل اجرا خواهد بود؛ که اگر یک معامله باشد، بصورت یک قرارداد قابل اجرا خواهد بود. این نیاز به یک معامله خوب و مناسب ندارد؛ این ممکن است کاملا یک معامله بد باشد. این جنبه از اصول، در زیر مورد بحث قرار گرفته است.
معامله باید به اندازه ی کافی باشد اما نیازی نیست که کافی و برابر (adequate) باشد
ما اکنون باید قوانین دقیق مربوط به معامله را بحث کنیم. به عنوان یک قضیه، ممکن ایت اینطور بیان شود که معامله باید به اندازه ی کافی باشد اما نیازی نیست که کافی و برابر (adequate) باشد. در گفتار عادی، کلمه “کافی یا sufficient ” و ” adequate کافی و برابر” بسیار مفاهیم و معانی یکسانی دارند.
در قوانین قرارداد، در نظر گرفتن و ملاحظه کافی یا sufficient، بیشتر مشابه با در نظر گرفتن و معامله قوانینی است که به رسمیت شناخته می شوند و تشخیص داده می شوند. در نظر گرفتن و ملاحظه adequate کافی و برابر ، به معنای در عوض چیزی است که با مقدار چیزی که بازگردانده می شود، برابر است. در احساس ملاحظه، نیازی نیست که برابری باشد.
تا زمانی که برخی مقادیر داده می شود، دادگاه نخواهد پرسید که آیا مقدار برابری داده شده است. اگر A قول بدهد که ماشینش را به B برای £ بفروشد، £ یک ملاحظه کافی است. اما یک ملاحظه برابر نیست، مگر اینکه بطور قابل توجه ای ماشین قراضه و خرابی باشد. دادگاه خودش را با این موضوع درگیر نمی کند، آنها در مورد شرایط ماشین بررسی نمی کنند که ببینند آیا £ ، یک قیمت مناسب به آن داده است.
بیانیه معامله که باید کافی باشد
بیانیه معامله که باید کافی باشد، در خود ملاحظه بسیار روشن و واضح نیست. این تنها بدان معنا است که معامله باید از نوعی باشد که توسط دادگاه بصورت یک معامله ی معتبر، پذیرفته شود. که این مورد، یک کار بسیار زیاد و طولانی است که تمام ملاحظاتی را معتبر شناخته می شوند را امتحان و بررسی کرد. تنها روش عملی برای این موضوع، نگاه کردن به انواع ملاحظاتی است که معتبر شناخته نمی شوند و کافی نیستند. آنها (1) ملاحظاتی هستند که از طرف شاکی نیستند (2) ملاحظاتی هستند که در گذشته هستند و (3) ملاحظاتی هستند که در معامله، شرکت ندارند.
معاملاتی که از طرف شاکی نیستند (یا بیان نمی شوند)
معاملاتی که از طرف شاکی نیستند، معامله کافی نیستند. شاکی در اجرای عادی و نرمال موارد قرارداد، متعهدله است. او یک وعده را به مدافع می دهد و او اکنون برای به اجرا درآوردن آن وعده، شکایت می کند. اگر ملاحظه به طرف او نباشد ، او در عملش شکست می خورد. در اینجا ممکن است شامل یک ملاحظه باشد اما اگز ملاحظه به طرف شخص دیگری باشد (که توسط او تهیه شده است)، برای شاکی فایده ای ندارد. بنابراین اگر A به B بگوید : ” من قول می دهد اگر X برابر باشد ،1000£ برای بیزنیس ماهی و چیپس تو بگذارم ” و X، 1000£ را تهیه کند، و A نتواند، B نمی تواند بطور موفقیت آمیزی از A شکایت کند. ملاحظه از طرف B نیست اما از طرف X است، و این کافی نیست. B یک متعهدله تمام حق و خیلی خوب است، اما او ملاحظه را ارائه نداده است.
هنوز بطور کمتری B می تواند از A شکایت کند اگر وعده A ، برای B نباشد اما برای X باشد. در Tweddle v. Atkinson (1861)، یک توافق میان William Guy و John Tweddle ایجاد شد، که درآن هر دو طرف به طرف دیگر قول دادند که مجموعی از پول را به TweddleWilliam پرداخت کنند، فردی که پسر John Tweddle بود و مربوط به پسر در قانون William Guy بوده است. William Guy بدون پرداخت کردن، درگذشت، و TweddleWilliam از وصی او شکایت کرد. او در زمینه ای که او یک “ملاحظه قوی ذاشت” شکست خورد. البته در این مورد شاکی، تنها یک ملاحظه تهیه شده را نداشت؛ او حتی یک متعهدله نبود (کسی که به او وعده ای داده شده باشد).
شرح و تفصیل
شرح و تفصیل که TweddleWilliam یک متعهدله نبوده است، یک زمینه ی دیگری را در مورد اینکه شاکی در موقعیتش در عملش شکست خورده است را باز می کند. در اینجا در قانون، یک”اصول امر خصوصی” است که در آن فردی که در یک طرف قرارداد است و نمی تواند شکایت کند را شامل می شود. به این موضوع در آخر فصل 13 پرداخته شده است.
اما این موضوع باید در اینجا ذکر شود زیرا احساس نمی شود که تهدیدی برای قانون باشد که ملاحظه باید از طرف متعهدله بطور کاملا جداگانه از اصول امر خصوصی باشد. درواقع تمایل در میان نویسندگان متن مدرن، تهدیدی برای آنها است که دو روش و راه را برای جستجوی موارد مشابه بوجود می آورد. این به دلیل مفهوم قرارداد به عنوان یک معامله است. اگر شخصی، هیچ ملاحظه ای را برای وعده اش ندهد، او نمی تواند در مورد آن وعده شکایتی کند، که آیا او شخصی است که به او وعده داده است یا خیر. اگر او متعهدله باشد، او یک طرف توافق است، اما از آنجاکه قرارداد یک معامله است و او هیچ طرفی یا در معامله بازی نمی کند، او هیچ طرف قرارداد هم نیست.
درحالیکه ملاحظه باید از طرف متعهدله باشد که نیازی به وعده دهنده نداشته باشد. فرض بر این است که یک توافق بصورت توافق Tweddle v. Atkinson میان X و A است که هر طرف مجموعه ای پول را به B پرداخت می کنند، و X پرداخت می کند اما A پرداخت نمی کند. X می تواند از A شکایت کند، درست مانند John Tweddle که می توانست از William Guy شکایت کند (یا از وصی های او). این موضوعی نیست که ملاحظه از طرف X به A نباشد؛ این یک یک ضرر به X است که از طرف A به X متحمل شده است.
معامله ای که در گذشته است یک معامله کافی نیست.
اگر شخصی برای اجرای وعده شکایت کند، و تنها معامله اش یک معامله گذشته باشد، او در عملش شکست می خورد. اگر A به B وعده دهد، چون سگ B در باغچه A در سه شنبه گم شده بوده است، B نمی تواند در مورد آن وعده شکایت کند زیرا ملاحظه ای که توسط B مبله شده است، یک ملاحظه گذشته است. هنگامی که وعده A، عمل B را می سازد، تقریبا در گذشته بوده است.
معامله گذشته باید از معامله اجرایی تشخیص داده شود.
اگر A پیشنهاد یک جایزه برای هر کسی که سگ گمشده، Fido را پیدا کند و بازگرداند، بدهد، و B ، Fido را پیدا کند، و او را به A برگرداند،B او می تواند ادعای جایزه کند، زیرا او ملاحظه را در هنگامی که او ادعا را ایجاد کرده است، انجام داده است. آن یک ملاحظه اجرایی است و کاملا معتبر است. هنگامی که B، ادعای عمل او را ساخته است در گذشته بوده است اما هنگامی که A قولش را داده است در گذشته نبوده است.
فقط برای کامل کردن این تصویر، شکل سومی از ملاحظه را به نام ملاحظه اجرایی در اینجا ذکر می کنیم. وعده A یک وعده اجرایی است؛ وعده ایست که چیزی باید در آینده اجرا شود (انجام شود). ملاحظه اجرایی کاملا معتبر است.
ملاحظه گذشته می تواند توسط وقایع نگاری شناخته شود. اگر یک وعده پس از عمل مربوطه ای که داده شده است، ایجاد شود، آن عمل یک ملاحظه گذشته است. بنابراین ضمانت داده شده پس از فروش، برای یک ملاحظه گذشته داده شده است و نمی توان از آن شکایت کرد. در توافق Roscolara .v Thomas(1842)، Thomas یک اسب را به Roscolara ، 30£ فروخت.
پس از فروش، Thomas قول داد که سالم و بدون هیچ عیبی است. اما اینطور نبود، Roscolara برای آسیب در نقض ضمانت شکایت کرد. او شکست خورد؛ تنها ملاحظه ای که او داده بود، قیمت خرید بود و بطور واضح آن را در آن وعده نداده بود، زیرا زمان وعده ملاحظه تقریبا در گذشته بوده است. (توجه کنید که در اینجا از کلمه “وعده” استفاده شده است. در گفتگوی معمولی “وعده” همیشه مربوط به آینده است؛ در قانون قرارداد معمولا وجود دارد اما گاهی اوقات برای بیان حقیقت کنونی استفاده می شود یا حتی برای حقیقت در گذشته).
سوال
سوال اینجاست که آیا ملاحظه، در گذشته بوده است یا یک حقیقت نبوده است و کلمه قرارداد، قاطع و تعیین کننده نیست. در Re Mc Ardle (1951C.A) یک مرد، خانه اش را بخاطر بیوه اش و سپس بخاطر فرزندانش ترک کرد. در طول زندگی بیوه، دختر او در قانون (کسی که در خانه زندگی میکرده است)، پیشرفت های مختلفی را برای خانه ایجاد کرده بود.
پس از اینکار، تمام فرزندان یک سند را برای رسیدگی به بیان دختر در قانون، امضا کردند که در آن گفته شد” ملاحظه ی که بطور تناوبی و برای پیشرفت های معینی برای دارایی انجام داده اید، … ما … با وصی ها موافق هستیم…باید به شما پرداخت شود… گفته شد… هنگامی ارثیه خانه توزیع می شود مجموع £ در توافق مقداری که برای پیشرفت ها و بهبودها در خانه گذرانده شده و خرج شده باید به شما پرداخته شود”.
درخواست تجدید نظر
درخواست تجدیدنظر دادگاه برای این مورد، یک ملاحظه گذشته بوده است. از طرف دیگر، وعده Goleshede v Swan (1847) ، ” ملاحظه با توجه به پیشرفت های امروزی … 750£ بوده است” .
شاکی در شواهدی ثابت کرد که آن پیشرفت، در همان زمان به عنوان یک وعده بوده است و دادگاه این مورد را یک ملاحظه گذشته تشخیص داده است.
اگر این کلمه در گذشته بوده است، شواهد نشان دادند که ملاحظه، در حقیقت در گذشته نبوده است؛ در Re Mc Ardle اگرچه این کلمه، فعل زمان حال بوده است، اما شواهد نشان داده اند که در حقیقت ملاحظه ای در گذشته بوده است. Goleshede v Swan، نیز نکته ای را نشان داد که تست ترتیب زمانی، برای رسیدگی و بررسی، فشرده است؛ اگر وعده و عمل بطور قابل توجه ای در یک زمان انجام گیرند، عمل یک ملاحظه در گذشته نیست.
قانون کلی این است که عمل گذشته، یک ملاحظه گذشته است. اما یک عمل گذشته، از این قانون ذخیره نشده اند، اگر دو شرایط، رضایت بخش باشند: (1) که عمل به درخواست وعده دهنده انجام شده است و (2) به تمام جوانب پرداخت اندیشیده اند.
در Lampleigh v. Brathwait(1615) ، Brathwait یک مرد را کشته بود. سپس او از Lampleigh خواسته بود که تمام کارهایش را انجام دهد و او توانست عفو Brathwait را از پادشاه بگیرد. Lampleigh به Royston و Newmarket رفت، هنگامی که پادشاه، برای این موضوع در مورد خرج و هزینه آن در آنجا بود، Brathwait وعده 100£را به Lampleigh داد. Brathwait وعده اش را شکست و Lampleigh از او شکایت کرد. دادگاه، قضاوت را به شاکی داد” … صرفا حسن نیت داوطلبانه، یک ملاحظه برای حفظ یک مقاطعه یا تقبل نیست. اما اگر حسن نیت به درخواست یک طرف باشد که مقاطعه داده است، هنوز برهنه یا پاک نیست، خود زوج می توانند از قبل مناسب باشند ….”.
قضاوت
قضاوت در مورد Lampleigh v. Brathwai ، صریحا به این نکته تاکید دارد که خدمت به درخواست وعده دهنده، انجام شده است. اما این به طور صریح بیان نمی کند که طرفین به تمام جوانب برای پرداخت اندیشیده اند که احتمالا این موضوع در قضاوت ضمنی است. اگرچه امکان دارد اینگونه باشد اما واضح است که در زمان مدرن، این تفکر، ضروری بوده، و یک عمل گذشته از بی اعتباری حفظ شده است.
ملاحظه ای که سهمی از معامله ندارد
ملاحظه ای که سهمی از معامله ندارد، یک ملاحظه کافی نیست. البته از آنجا که ملاحظه، به برابری نیازی ندارد، مقدار ملاحظه ممکن است خیلی کوچک در نظر گرفته شود. سود و منفعت برای وعده دهنده یا ضرر برای متعهدله، ممکن است خیلی کوچک باشد. معامله میان وعده دهنده و متعهدله ممکن است از نظر وعده دهنده، یک معامله خیلی بد باشد.