مجسمه داریوش در شوش

اولین موردی که مورد مطالعه قرار داده شد، مجسمه داریوش اول بود که در شوش و در شب کریسمس پیدا شد که در سال 1972 بوسیله نمایندگان انتخابی باستان شناسان ایران پیدا شد و در حال حاضر در موزه ملی ایران قرار دارد. (شکل4). هر دو کتیبه سه زبانه خط میخی از مناطق باستان شناسی یونان در طول حفاری یافت شده است.

نمونه ای از هنر امپراطوری

بدون شک این مجسمه نمونه ای از هنر امپراطوری را به نمایش می گذارد ، زیرا آن به دستور داریوش ساخته شد به این منظور که ، هر کسی که آنرا می بیند بداند مرد ایرانی که مصر را فتح کرد چه کسی بود ، وبنابراین بعنوان وسیله ای برای ارتباط برقرار کردن بین ایدئولوژی های هخامنش نیز قرار داده شد.

آن بوسیله مجسمه سازان یونانی برای مخاطبان یونانی ساخته شده بود که این مخاطبان نمی توانستند توصیفی از شخصیت فرمانروا ایران را داشته باشند، و از آنجایی که در قسمت بالا گفته شد نویسندگان خارجی در پرسپولیس درباره خلق این هنر امپراطوری مخصوص جست و جو می کردند.

تاریخ و چگونگی انتقال آن از مصر به شوش

اگر چه تاریخ و چگونگی انتقال آن از مصر به شوش هنوز هم نامشخص است و اینکه این مجسمه در دروازه ای در شوش قرار داده شده است. در قسمت پشتی مجسمه یک ستون پشتی قرار دارد که ارتفاع این مجسمه را حفظ می کند. پایه های مکعبی شکل مجسمه به منظور تزئین و زیبایی مجسمه در نظر گرفته شده اند ، در قسمت جلو و عقب مجسمه یک شکل یونانی شناخته شده ، به عنوان متحد کردن دو سرزمین وجود دارد . و همچنین در قسمت های پایینی لباس این امپراطور یک ردیف از مردمانی قرار دارند که زانو زده اند.

این مجسمه توسط لوح های خط میخی سه زبانه ای طراحی شده است که این لوح ها در قسمت پایین لباس داریوش هستند.

همچنین لوح هایی به خط هیروگلیف نیز در روی یک نوار در پایین لباس قرار دارد که از بالا و اطراف به خوبی دیده می شوند. هیچ اثری از سر مجسمه باقی نمانده است که احتمالا آن سازگاری زیادی با تمثال یا همان مجسمه پادشاه بزرگ پرسپولیس داشته است.

اگرچه آن ممکن است که بیشتر جنبه یونانی داشته باشد تا جنبه ایرانی.همانطور که در قسمت قبلی اشاره شد ، مجسمه داریوش در یونان در چند مکان نمایش داده شده است.

بیشترین دلیلی که این نمایش داشت برای ایجاد یک اتحاد بین دو سرزمین بود.این تصویر دو شکل را در ذهن ما ایجاد می کرد شکل پایین و بالای سرزمین یونان که به همراه یکدیگر یک سرزمین یکپارچه را ایجاد کرده بود و همچنین هماهنگی و اتحاد بین این دو قسمت را نشان می داد.

این تصویرهمچنین سرزمین فرمانروایی قدیم را نیز نشان می داد و آن عموما مکانی بود که پادشاهان در آن می زیستند.

نمادهای یونانی

بنابراین در نتیجه ساختن مجسمه داریوش نشانه هایی از آیکون ها و نمادهای یونانی نیز وجود دارد و همچنین نمادهای خیالی نیز در این تمثیل وجود دارند.بصورت مشابه ، این تمثیل بیانگر اهدافی است که مردم سرزمین امپراطوری در یونان در نظر داشته اند که در جنگ های خارجی نیز بکار برده می شد.

نویسندگان تشخیص دادند که علت این کار برای جلب توجه غیر یونانیان بود ، مخصوصا کسانی که لباس ها و وسایل سرزمین امپراطوری را فراهم می کردند و همچنین کسانی که از دیوارهای بیرونی شهر در مقابل هجوم دشمنان نگهداری می کردند.

از آنجاییکه این دوره ، دوره ای بود که مردم در مقابل امپراطوری زانو می زدند و مکان هایی قرار داده شده بود که آنها می توانستند پادشاه را ببینند با این وجود بعضی موارد بود که تحت نظر خودشان بود.جایگاه اهداف مردمی در این قضیه ، پایین تر از اهداف پادشاه قرار داشت و آنها بطور مثبت نمی توانستند خودشان اهدافشان را دنبال کنند .که این قضیه به دلیل هدف مندی های یونانیان نیز بود .

ارتباط بین فرماندهان یونان همچنین به وسیله توصیفات قهرمانانه ای بیان شده است که داریوش نیز آن را درباره خدای یونان قبول کرده است. جنبه های دیگر این تمثیل به صورت واضح درباره  پرتره های بصری یونان است.

دست راست داریوش به عنوان یک سنگ قرار داد شده است که این یک خصیصه ی رایج در بین یونانیان است و همچنین نشان دهنده ی تنوع قوانین است, که خالی بودن دست به سادگی نشان دهنده ی خلوص و فروتنی است.به عبارت دیگر این قسمت از مجسمه تا پای که در مقابل پای راست است, بوسیله ی سنگی بین آنها محکم شده است که یک خصوصیت منظم در حالت ایستادن در میان یونیان بخوصی را نشان می دهد.

مجسمه داریوش در شوش

مجسمه داریوش

مجسمه داریوش ، نماد بزرگی و عظمت پادشاهی یونان بود علاوه بر این که داریوش در زمان حاضر (در آن زمان) ،به عنوان یک تمثیل رویایی دیده می شد. در همان زمان آن به عنوان یک مرجع بصری بوجود می آمد برای هنر ایرانیان تا این مرجع با ایدئولوژی های امپراطوری هخامنش متناسب باشد.

برای مثال داریوش درباره درباریان و کارهایشان هشدار داده است .در هر دوی پارسیان و کسانی که در پرسپولیس زندگی می کردند ،  قسمت حضور داریوش در منطقه فرماندهی خودش به عنوان یک مرد پارسی ، نمادی از مهربانی بود که هنر امپراطوری را نیز در موارد متفاوتی نمایان می کرد.

تمثیلات موجود برای اهداف مردمی پایه و اساس این کاربود که با ایدئولوژی های هنر هخامنشی یکی شده بود .

در این تمثیل بازوها به سمت بالا و رو به یکدیگر قرار دارند که این بالا بودن دست ها همیشه بوسیله سنگ هایی از پشت این تمثیل نگهداری شده است.اگر چه در هنر یونانی این حالت دست ها برای نمایش دادن پشتیبانی استفاده می شود که در این قسمت برای نشان دادن اهداف مردمی و رابطه ای که با هنر امپراطوری هخامنشی دارد و نشان داده شده است که در زمان پادشاهی داریوش نقش گرفته است. این تصور همچنین در پرسپولیسیان و اهدافشان به صورت رویایی وجود دارد.

این تمثیل پادشاهی همچنین پشتیبانی میشد به وسیله دو یا سه ردیف از شکل های مردم که بر روی بازوانش حکاکی شده بود .نوشته ها بصورت تاریخچه هنر ذکر شده است یعنی جایی که معمولا یک مفهوم خاص را نمایان می کند .

در پرسپولیس آن استفاده شده است برای پشتیبانی از پادشاه که به این معناست که رابطه ای بین پادشاه و مردم امپراطوری نشان داده می شود و آن مربوط به پادشان سیاسی و مذهبی بوده است که از اهدافشان پیروی می کرده اند.

این ملت ها به وسیله چیزهایی که شامل اهداف پارسیان می شد در امپراطوری و در پرسپولیس به خوبی توجه می کردند در حالیکه این توجهات می توانست دیداری و یا شنیداری باشد و پارسیان را در مکانی قرار می داد که با افراد بالاتر از خودشان تمایز داشتند. در نهایت این کتیبه های سه زبانه خط میخی یادآور خصوصیات برنامه های ایدئولوژیک داریوش بود و همچنین چند شعر زبانی نیز درباره ماهیت امپراطوری روی آن درج شده بود.

مجسمه داریوش با دو مفهوم مورد توجه بود.

در این مفهوم یونانی که آن حالتی از نقش و حضور داریوش بود و در مفهوم امپراطوری درباری که برنامه های ایدئولوژیکی داریوش را در رابطه با نقش های قهرمانانه پارسیان نشان می داد ، که به صورت پشتیبانی و حمایت از تمام مردم امپراطوری اش خاطر نشان شده است.

بیشتر از آن اینکه در دربار ، مرجع های بصری یونانی وجود داشت که شامل ملت های امپراطوری می شد و همچنین در تطبیق های مصر با نویسندگان یونانی ، ملت هایی وجود داشتند که نقش هخامنشیان را بطور متفاوتی در امپراطوری بررسی می کردند.

گزینش قسمت های خاص این المنت های دیداری که یک پنجره را رو به این دوره باز می کرد که داریوش چگونه درگیر طراحی و نظر دادن درباره دنیای عظیم هدفش بوده است.ترکیب بین النهرین پارسی و یونان ، در حقیقت ترکیب خصوصیاتشان, ممکن است یادآور فرهنگی باشد که این آداب ورسوم هنرمندانه اما متفاوت را نشان می دهد که این فرهنگ جزو مراکزی بود که داریوش در قدرت فرمانروایی خودش نشان داد.

# مجسمه داریوش در شوش

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *