مترجم یا مفسر (translator or interpreter )چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند؟
مترجم ، موظف است که ارتباطات مکتوب را با تبدیل متنی از یک زبان به زبان دیگر، ممکن سازد. ولی مفسر وظیفه دارد که این ارتباط را با استفاده از تبدیل کلام یا زبان نشانه به زبان دیگر، منتقل نماید.
مترجم تنها خواننده متن نیست. به منظور این که مترجم بتواند مشتریان را به صورت پایا برای خود حفظ نماید و به درامدی جالب و درخور توجه دست یابد می بایست علاوه بر مطالعه متن، تفسیر خلاقانه ای از متن را نیز به خواننده القا نماید. بنابراین نقش مترجم و مفسر از هم جدا نیست و مترجم و مفسر در اصل یک نفر هستند که می بایست مترجم خلاقیت ها را در هم بیامیزد و به بهترین نحو به خواننده منتقل کند.
مترجم وظیفه دارد که بخواند، تفسیر کند و آفرینش را انجام دهد. به بهترین نحو مترجم می بایست فعالیت های خود را سازماندهی نموده و با مدیریت زمانی هرچه بیشتر، باید بتواند در یک لحظه به خواندن متن بپردازد و متن را تفسیر نموده و در آخرین مرحله، به بازآفرینی هرچه بهتر و موثرتر اثر بپردازد.
مترجمان درتلاش هستند تا ترجمه را به عنوان فصل مشترکی از خواندن و تفسیر و نمایش تعریف نمایند و با تلفی ق مهارت های خود، معجونی در هم آمیزند که به هر ترتیب مخاطبین را جذب مطلب نمایند.
درک نادرست از مترجم
برخی از صاحب نظران در تلاش هستند تا همواره تعاریف جانبی و گسترده تری از ترجمه ارائه دهند. امروزه ، مترجم تشبیه به چیزی شبیه کامپیوتر شده است. دلیل این تشبیه این است که مترجمان همانند کامپیوتر می توانند بخوانند (reader)، می توانند تفسیر سازی انجام دهند (interpreter) می توانند به خلق آثار بپردازند (creator) . پس بنابراین تشبیه مترجم به کامپیوتر، تشبیه خوبی است .
بیشتر بخوانید :
ترجمه متون سیاسی
ترجمه اظهارات و اسناد
ترجمه تخصصی علوم پزشکی
بسیاری از افراد بر این باور هستند که کامپیوترهای همه کاره بسیار پرکاربرد هستند. مترجمان نیز می بایست همه کاره باشند تا رضایت مشتریان خود را برانگیزند.
سختی های مترجم
مترجمان، افرادی هستند که می بایست چند شغل را در یک شغل ادغام نمایند به عبارت دیگر، مترجمان باید همواره تلاش کنند تا چند شخص را در خود پرورش دهند . یک شخص برای خواندن متن یا مقاله مبدا، یک شخص آنالیزور برای تحلیل و تفسیر موضوعات و یک شخص برای بازآفرینی اثر. به این ترتیب قادر خواهند بود تا بهترین اثر را ارائه دهند.
بنابراین مترجمان در ابتدای عرصه مترجمی ، می بایست قادر باشند که متن را کامل و بدون هیچ نقصی بفهمند و بتواند متن را دست کم به زبان انگلیسی ، مجدد باز نویسی نماید و یا برای مخاطب خود بازگویی کند. در مرله دوم، می توان تصمیم گرفت که بدانیم به چه چیزهایی احتیاج داریم و چه چیزهایی را می بایست به خواننده انتقال دهیم . به همین ترتیب می توانیم عناصر از دست رفته و عناصر وارد شده به متن را به بهترین نحو تجزیه و تحلیل کنیم و د به خواننده القا نماییم.
در کل، مترجم موظف به خلق ایده ها و بازسازی ایده های پیشین است و به این ترتیب قادر خواهد بود که رضایت خوانندگان و مخاطبین خود را فراهم نماید.