post

قیود در زبان انگلیسی

قیود ، واژگانی هستند که توصیف کننده کیفیت و چگونگی انجام فعل است. رایج ترین فرم قیود ، قیودی هستند که با ly تمام می شوند ولی برخی از قیود بی قاعده هستند. ( مثل fast, well). علاوه براین، ما گزاره هایی را بیان می کنیم که در خصوص زمان و مکان انجام کار، صحبت می کند. ( in the end, at 7:15 in the morning, on 27th street).

از آنجایی که قیود در هر کجای جمله ظاهر می شود، گاهی اوقات مشکل ساز می شود و قاعده و قانون خاصی برای چیدمان آن در جمله وجود ندارد. در بسیاری موارد، ممکن است قید در بیش تر از یک قسمت از جمله به کار برده شود و در جمله بیشتر از دو فعل وجود داشته باشد. برخی از قیود ، به تاکید و بیان معنای دقیق جمله می پردازد. به این معنا که شما برای بیان احساسات خود نیز می توانید از قید استفاده کنید.

اگر نیاز است به صورت ساده و مختصر با ارکان جمله در زبان انگلیسی اشنا شوید این مطلب را بخوانید

موقعیت قرار گیری قید در جمله

قید در جمله را می توان به سه روش به کار برد. در ابتدای جمله، وسط جمله و انتهای جمله. در این جا مثال هایی وجود دارد که در این مثال ها، قید در وسط جمله آورده شده است.

  • زمانی که شما یک فعل کمکی دارید ، قید ها را می بایست بین فعل کمکی و فعل اصلی قرار دهید.

No correlation has ever been found between race and intelligence.

هیچ ارتباطی بین نژاد و هوشمندی پیدا نشده است.

She is always complaining.

او همیشه شکایت می کند.

These values could certainly be questioned.

این مقادیر مطمئناً پرسش برانگیز هستند.

  • قید را می توان به این صورت بعد از فعل be بیان کرد.

Such estimations are always imprecise.

چنین برآوردها همیشه نادرست هستند.

He was never a proponent of Keynesianism .

او هرگز طرفدار كینزینیسم نبود.

  • اگر جمله فقط فعل اصلی داشته باشد، قید می بایست پیش از فعل اصلی قرار گیرد.

We never proposed ignoring these values.

ما هرگز پیشنهاد نکردیم که از این مقادیر چشم پوشی کنیم.

The results certainly suggest a correlation.

نتایج قطعاً حاکی از همبستگی است.

حال سوالی که مطرح می شود این است که کدام قید را می بایست در کدام قسمت جمله به کار ببریم؟

استفاده از قید در اول جمله

قیود معرفی و قیود متصل کننده معمولا در اول جمله ظاهر می شوند. ( با کاما مشخص می گردند). ما این مسائل را در فصول قبل بیان کردیم. برای مثال:

However        next

Therefore      subsequently

Thus          finally

Then         nevertheless

Meanwhile, we distributed the second questionnaire to the other group.

Similarly, zoning polices vary from country to country.

قیود زمانی که گاهی اوقات در اول جمله ظاهر می شوند اما استفاده از آن ها در انتهای جمله نیز رایج است. اگر این قیود را در ابتدای جمله به کار ببریم، بیانگر تاکید بیشتر است. در صورتی که قیود معرفی به کار رود، شما می بایست معمولا یک کاما پس از آن قرار دهید. برای مثال:

Today           last year

This morning                    after a good night’s sleep

After exactly ten minutes, we returned to the room.

This year there have already been several attempts to break his record.

After exactly ten minutes, we returned to the room.

بعد از گذشت دقیقا ده دقیقه ، دوباره به اتاق برگشتیم.

This yeas there have already been several attempts to break his record.

امسال چندین بار سعی در شکستن رکورد خود داشته است.

استفاده از قید در وسط جمله

قیودی که بیانگر تکرار باشند ( و بگویند چند وقت یک بار یک اتفاق رخ می دهد) معمولا با فعل ظاهر می شوند. برای مثال:

Often                     always                

Seldom             never

We had always believed that Penrose’s results were repeatable.

همیشه اعتقاد داشتیم که نتایج Penrose قابل تکرار است.

 

The model often clarifies our understanding of urban densities.

این مدل اغلب درک ما از تراکم شهری را روشن می کند.

گاهی اوقات، می توانید قیود را در وسط جمله به کار برید، ولی استفاده از آن به در انتهای جمله رایج تر است.

He sometimes goes to the beach.

او گاهی به ساحل می رود.

He goes to the beach sometimes.

او گاهی به ساحل می رود.

  • قیودی که بیان گر قطعیت هستند اغلب با فعل ظاهر می شوند. برای مثال

Clearly             perhaps

Definitely        maybe

Certainly             obviously

Probably         really

This is obviously not the case in bilingual families

بدیهی است که در خانواده های دو زبانه چنین نیست

The results probably indicate a correlation between class and performance.

نتایج احتمالاً حاکی از همبستگی بین کلاس و عملکرد است

These results have clearly been manipulated.
.
این نتایج به روشنی دستکاری شده است.

Perhaps , Maybe هم معمولا در اول جمله ظاهر می شوند.

Maybe we were too quick to accept his explanation.

شاید ما خیلی با عجله با توضیحات او موافقت کردیم.

  • برای جملاتی که تمرکز جملات روی قیود است، قیود در وسط جمله ظاهر می شوند. ( قیود در باره نتیجه نهایی جمله، توضیحاتی ارائه می دهند. ) برای مثال:

Also          even

Just       only

Neuman’s theory has even been questioned by this followers.

نظریه Neuman حتی توسط این پیروان زیر سؤال رفته است.

We also distributed the questionnaire to the control group.

پرسشنامه را نیز در گروه کنترل توزیع کردیم.

Fractal distribution pattern were only found in the Bangkok metropolitan region.

الگوی توزیع فراکتال فقط در کلانشهر بانکوک یافت شد.

 

  • قیودی که مفهوم جمله را کامل می کند؛ معمولا در وسط جمله به کار برده می شوند. برای مثال:

Almost             rather

Nearly         quite

 

 

The work done by Abels has almost been forgotten.

کار انجام شده توسط هابیل تقریبا فراموش شده است.

We nearkt finished the submission before the deadline.

ما قبل از پایان مهلت ، نكات را تسلیم كردیم.

The reviewer’s comments were rather surprising.

اظهارنظرهای ناظر نسبتاً شگفت آور بود.

Infact, they were quite rude.

کاملاً بی ادب بودند.

برخی از قیود ممکن است در جایگاه فعل ظاهر شوند. در مثال های بالا دو مثال آخر ، قیود حالت صفت را دارند. استفاده از قیود با افعالی غیر از فعل tobe چندان رایج نیست.

The reviewer’s comments quite shocked me.

اظهارنظرهای داوری من را بسیار شوکه کرد.

We rather liked the proposal.

ما پیشنهاد را دوست داشتیم.

  • در نهایت، قیود حالت را بیان می کنیم ( که بیانگر حالت اتفاق افتادن فعل است ) گاهی اوقات این قیود در وسط جمله قرار می گیرند. معمولا این قیود، تاکید چندانی روی فاعل ندارند.

We slowly began to understand her approach.

ما آرام آرام شروع به درک رویکرد او کردیم.

تمرکز جمله فوق روی فاعل است یعنی we.

اما

We approached the issue of race cautiously.

ما با احتیاط به موضوع مسابقه نزدیک شدیم.

تمرکز جمله فوق روی مفعول است. و قید نیز بیانگر چگونگی کار مفعول است.

در جملات پسیو یا غیر مستقیم، قیود بین فعل be و فعل اصلی قرار می گیرند. ( به عقیده نویسنده، این قانون، قانونی است که برای همه قیود مطرح می شود و به نظر صحیح می آید).

We have carefully studied the problem.

ما مسئله را با دقت مطالعه کرده ایم.

We have studied the problem carefully.

ما مسئله را با دقت مطالعه کرده ایم.

اما

The problem has been carefully studied.

مساله با دقت مطالعه شده است.

استفاده از قید در پایان جمله

قیود حالت، مکان و زمان معمولا در پایان جمله قرار می گیرند.

قیود حالت مثل How (چگونه )، قیود مکان مثل where (کجا) و قیود زمان مثل When (کی)

  • قیود حالت

بسیاری از قیود با قاعده (قیودی که با ly ختم می شوند) بیانگر چگونگی رویداد یک فعل هستند. چند قید بی قاعده نیز وجود دارد مثل قیود زیر

Well , hard, fast

We analysed the results carefully.

ما نتایج را با دقت تحلیل کردیم.

He speaks several languages fluently.

او به چند زبان روان صحبت می کند.

He speaks polish quite well.

او خیلی خوب لهستانی صحبت می کند.

  • قیود مکان

این قیود معمولا به صورت گزاره ای بیان می شوند:

At the end of the street           in room 301a

We tested responses in the university of Amsterdam media lab.

ما پاسخها را در آزمایشگاه رسانه دانشگاه آمستردام آزمایش کردیم.

 

Please deliver your responses to the department secretary at the top of the stairs in room 301a.

لطفاً پاسخهای خود را در بالای پله های اتاق 301a به دبیرخانه تحویل دهید.

When there is more than one place, a logical, spatial preogression is expected.

وقتی بیش از یک مکان وجود داشته باشد ، پیشرفت منطقی و مکانی پیش بینی می شود.

ولی here , there are  معمولا در اول جمله به کار می روند.

 

Here are the files that you requested.

در اینجا پرونده هایی که درخواست کرده اید آورده شده است.

 

There is the secretary’s office.

در این جا دفتر منشی وجود دارد.

به تطابق فعل و فاعل دقت کنید.

  • قیود زمان

قیود زمان ، معمولا بهتر است در آخر جمله قرار گیرند. ( معمولا در گزاره های طولانی). ( همانطور که پیش از این بیان شد، قیود تکرار در وسط جمله می آیند. مثل قیود دارای ly).

The interviews were held over a period of three weeks from 3 March to 24 March.

این مصاحبه ها در مدت زمان سه هفته از 3 مارس تا 24 مارس برگزار شد.

 

The results will be posted in their entirely on the internet at 3PM on October 11.

نتایج به دست آمده از ساعت 3 بعدازظهر در تاریخ 11 اکتبر به طور کامل از طریق اینترنت منتشر می شود.

مثال آخر بیانگر این است که وقتی که چند فعل در یک جمله ظاهر می شود، چه اتفاقی خواهد افتاد؟

چگونه

How : The results will be posted in their entirety on the internent at 3 PM on October 11.

نتایج به دست آمده از ساعت 3 بعد از ظهر در تاریخ 11 اکتبر به طور کامل در اینترنت منتشر می شود.

 

کجا

Where: The results will  be posted in their entirety on the internet at 3 PM on October 11.

نتایج به دست آمده از ساعت 3 بعد از ظهر در تاریخ 11 اکتبر به طور کامل در اینترنت منتشر می شود.

کی

When : The results will be posted in their entirety on the internet at 3PM on October 11.

نتایج به دست آمده از ساعت 3 بعد از ظهر 11 اکتبر به طور کامل در اینترنت منتشر می شود.

اما برخی از نشانه ها نیز وجود دارند که ما متوجه می شویم قید را در پایان جمله به کار بریم.

He walked home quickly. (where, How)

او با سرعت به سمت خانه رفت. ( کجا ، چگونه)

تاکید

از آخرین مثال مشخص است که در بسیاری موارد، موقعیت قید بیان گر احساس  و تاکید است. در حقیقت تنها با جابه جایی قید، ممکن است تاکید از روی یک قسمت جمله برداشته شده و روی قسمت دیگر تاکید انجام شود و توجه خواننده به قسمت دیگری از جمله جلب گردد. استفاده از این قیود در مقالات ادبی و همچنین صحبت های محاوره ای بسیار رایج است. در مورد تفاوت دو جمله زیر بحث کنید.

I am really late.

I really am late.

واقعا دیرم شده است.

جمله اول بیانگر این است که شما خیلی دیرتان شده است. در جمله دوم، گوینده روی am تاکید می کند. I realy am late. و تاکید از روی I برداشته شده است. به عبارت دیگر به نوعی خواننده را دچار شک می کند . شاید منظورتان این بوده که واقعا خیلی دیرتان شده است.

در مقالات آکادمیک ، گاهی اوقات می توان این وارونگی را در افعال منفی مثل افعال زیر نیز مشاهده نمود.

Hardly             seldom

Only                 never

پس از افعال منفی، استفاده معمول از ترتیب فاعل – فعل، معکوس می شود.

Tobacco companies have only recently admitted suppressing evidence.

شرکت های تنباکو اخیرا تظاهرات را سرکوب کردند.

فاعل – فعل

Only recently have tobacco companies admitted suppressing evidence.

شرکت های تنباکو تنها اخیرا تظاهرات را سرکوب کردند.

استفاده از فعل کمکی

Recently, tobacco companies have admitted suppressing evidence.

قیود معرفی

شرکت های تنباکو اخیرا تظاهرات را سرکوب کردند.

Never before have so many resources been made available to solve a medical problem.

پیش از این بسیاری از مراجع این مسائل دارویی موجود را حل کرده بودند.

Seldom in the history of medical research has an approach been so controversial.

به ندرت در تاریخچه تحقیقات دارویی رهیافت های منازعه برانگیز وجود داشته است.

قیود بی قاعده

بسیاری از قیود با اضافه کردن ly به یک صفت، تشکیل می شوند. البته در قیود زبان انگلیسی ، استثنائاتی وجود دارند. از جمله رایج ترین این قیود می توان به good ( صفت ) و well (قید) اشاره نمود.

Their approach is good. It solves the problem well.

رهیافت او بسیار خوب است و مساله را به خوبی حل می کند.

برخی از قیودی که ly می گیرند، معنای متفاوتی نسبت به فرم صفتی آن دارند.

Hard- hardly

Hard(adj)=difficult, heavy, hard (قید) = with effort; hardly (adv)= معمولا اتفاق نمی افتد.

It rained very hard. (a lot)

It hardly rained. (very little)

به شدت باران بارید.

The hard rain washed all the seed away.

باران شدید همه بذرها را شست.

صفت : the rain was heavy

برخی از قیود دو فرم دارند. ( که ممکن است با صفت اشتباه گرفته شوند. )

Deep- deeply

The deep water looked almost black. (صفت)

عمق آب به گونه ای بود که به سیاهی می زد.

The spelunkers went deep into the cave. ( قید)

کاشف غار داخل آن غار عمیق شد.

We were deeply amused by their proposal. (قید)

ما از پیشنهاد آنها عمیقاً متحیر شدیم.

Even-evenly

The even spacing of the cameras reduced speeding.

(صفت: باقاعده).

حتی مسافت فاصله دوربین ها سرعت را کاهش می دهد.

We even wrote a letter to the editor.

(قید : also)

ما حتی نامه ای به سردبیر نوشتیم.

The speed cameras were evenly spaced along the motorway.

)قید : بازه های منظم)

دوربین های سرعت به طور مساوی در امتداد بزرگراه فاصله داشتند.

 

Fine – finely

Your article is fun.

( صفت : the article is good)

مقاله شما جالب بود.

Don’t worry; your article is written fine.

( قید : The article is well written.)

نگران نباشید ، مقاله تان خوب نوشته شده است.

The carpet was finely woven.

( قید )

فرش ریزبافته شده بود.

Free- freely

The books on this table are free.

( صفت: they don’t cost anything)

کتاب های موجود در قفسه رایگان هستند.

She contributed freely to the campaign.

( قید : generously)

او به صورت رایگان در کمپین شرکت کرد.

She was free with her time.

( قید » generous)

زمان او آزاد بود.

Feel free to interrupt me if you have any questions.

( قید )

هر سوالی دارید آزاد باشید و بپرسید.

Full-fully

The lecture hall was full. (قید )

اتاق سخنرانی پر بود.

The students did not fully understand the instructions .

قید : thoroughly, completely))

دانشجویان دستورالعمل را کاملا متوجه نشدند.

You knew full well that the meeting was today!

قید : very

شما کاملا می دانستید که جلسه امروز بود .

High-highly

The high mountains were covered with snow.

( صفت )

کوه های بلند با برف پوشیده بودند.

She rose high in the organization.

( قید : یک عبارت اصطلاحی)

او در سازمان ارتقا یافت.

She is highly regarded in her field.

 ( قید : very much )

او در این زمینه بسیار مورد توجه است.

Just-justly

The judge is highly regarded for his just decisions.

( قید : fair)

قاضی به دلیل تصمیمات عادلانه خود بسیار مورد توجه قرار می گیرد.

We have just finished writing our article.

( قید : very recently)

ما تازه نوشتن مقاله خود را به پایان رسانده ایم.

The judge’s decisions have been justly praised.

( قید : rightly)

تصمیمات قاضی به طور عادلانه مورد ستایش قرار گرفته است.

 

Late- lately

Since we hadn’t finished writing the report, we had a late night.

(صفت)

از آنجا که ما نوشتن گزارش را تمام نکردیم ، شب دیروقت آمدیم.

We missed te deadline: Our report was a day late .

( قید : after the correct time)

ما ضرب الاجل را از دست دادیم و گزارش ما یک روز دیر شد.

There have been fascinating development lately.

اخیراً پیشرفتهای چشمگیری صورت گرفته است.

Right- rightly

Yes, that is the right answer.

( صفت : correct )

بله ، این پاسخ صحیح است.

He answered right.

( قید: correctly)

او صحیح پاسخ داد.

He was rightly chosen to head the commission.

(قید: properly, fairly)

او به درستی به عنوان رئیس کمیسیون انتخاب شد.

Wide-widely

The channel is about 34 km wide at Dover.

این کانال حدود 34 کیلومتر پهنا دارد.

( صفت : distance across)

We looked far and wide for a shop that was open.

ما در جستجوی مغازه ای بودیم که باز باشد.

( قید : بیان اصطلاح)

His shot went wide.

برد شلیک او وسیع بود.

( قید : بیان اصطلاح)

He is widely expected to receive the Nobel Prize.

او واقعا انتظار داشت که جایزه نوبل را دریافت کند.

(قید : generally)

Wrong- wrongly

Most of their answers were wrong.

( صفت: not right)

بسیاری از پاسخ ها اشتباه بودند.

They understand the question wrong .

(قید : incorrectly)

آن ها به اشتباه متوجه پرسش شدند.

The students were wrongly accused of cheating.

( قید : incorrectly)

دانشجویان به طرز اشتباهی عادت به تقلب کردند.

تمرین 13 قیود

قیود موجود در پرانتز ، از جملات ذیل حذف شده اند. ( این جملات از مقالات واقعی آورده شده اند). در کدام قسمت جمله قید به کار می رود؟ استفاده از چه قیودی مناسب است؟( آن چه که در مقاله آورده شده است، لزوما بهترین فرم جمله بندی نیست).

نمونه آ (Adams, 2009)

  • one of the overarching problems is that in this country housing policy has not really been about housing at all. (frequently)
  • It hs important to understand the veiled economic agenda that the government may pursue in the name of housing. (nevertheless)
  • The country ‘s strong promotion of homeownership has been an attempt to advance other goals. (often)
  • In the past, pro real estate interests have sometimes used prohomeownership and anti rental propaganda to advance a racist agenda. (also)

نمونه ب . (Gauthier & Weinstock)

5) in 2006, the Executive Mayor, Amos Masondo, who had held the idea of using World Cup investments to secure longer term benefits for the city, took up the initiative. (long)

6- And Rea Vaya was born. (thus)

7- The city forged ahead and the 25 km Rea Vaya BRT ‘ starter service became operational . ( on 30 August 2009)

8- The system cost $ 5.5 million per kilometer, less than a tenth of the per kilometer cost of the Gautrain. (roughly)

9- In the first month of operation, the system was carrying 16000 passengers per day at average speeds of well over 25 km/h (Wein- stock, 2009) (already)

نمونه پ ( Owusu – Ansah & O’Connor,2010)

10-  Most buyers think the two attributes are more likely to be found in the remoter locations thain in built up areas. (apparently)

  • The outcomes in advanced economies are associated with preferences for more land and larger homes rather than with a shift from traditional to single – family buildings . (generally)

نمونه ت (Engle, 2001)

  • Some developments may be attributed to the hasty infusion of business models into non business venues such as public education. (simply)
  • Negropont’s message has not been lost on the popular media. (certainly )
  • The provision of the Act, which include a total dismantling of regulations on monopolistic practices by the broadcasting industry, were deemed unnewsworthy by the popular media … (apparently )
  • By the mid – 1990s it was clear that microprocessors offered not only a natural extension for new forms of bureaucratic control, but a means for establishing military superiority in the world. (abundantly)
  • He estimated that between 1947 and 1957 the information sector… expanded at a rate double that of the gross national product, leading to his prediction that the U.S. would soon be an information society. (predominately)

نمونه ث (Blim, 2000)

  • Smart (1993b) utilizes the concept of “rent – seeking” in describing how permanent residents of Chinese industrial boom towns have found ways to collect royalties from the busibesses that have brought development to their towns. (profitably)
  • Overseas investment in manufacturing has prompted levertracy etal. (1994) to speak of the specificity of a ‘ diaspora capitalism.” ( in the People ‘s Republic of China)

نمونه ج ( Al Samarri and Reilly, 2000)

  • A household function approach has been adopted in the literature to model household schooling decisions. (widely)
  • The nest two sections detail the relevant theoretical issues and the data used in our analysis . (respectively)
  • The survey was undertaken by the Department of Economics at the University of Dar es Salaam, the Governement of Tanzania and the world Bank . ( jointly)