علوم انسانی
همه ما میدانیم که علوم طبیعی “تجربی” نقش مهمی در رسیدن یک جامعه به پیشرفت داشته وارتقای صنعت و تکنولوژی را مدیون این دانش میدانیم.اما با کمی نگاه به حوادث جهانی متوجه میشویم که بسیاری از جنگها به دلیل شناخت و نداشت علوم انسانی موثر بوده.
علوم انسانی دانشی است که به جنبه های اجتماعی, فرهنگی و زیستی زندگی انسان میپردازد دراین علم انسان ازطریق دستاوردهای بین رشته ای مانند روانشناسی ,مردم شناسی, جامعه شناسی و…اگاهی و دانش خودرا بالا میبرد.
میتوان گفت با پیشرفت ذهنی انسان, علوم انسانی ارتقا پیدا میکند و با ارتقای علوم انسانی, دانش و اگاهی جامعه انسانی افزایش پیدا میکند.و این ارتقای فرهنگی و انسانی در انسانها به پیشرفت تکنولوژی و خلاقیت فکری کمک میکند.
انسان از گذشته تا حال در فکر پرورش فکر خود و تولید و توسعه تکنولوژی حاصل از ذهن خود بوده.همچنان که تکامل انسانی رخ میدهد روح ,فکر ,فرهنگ ,اخلاق و رفتار انسانها پیشرفته و متعادل تر میشود و عقل گرایی در رفتار و گفتار بیشتر بروز پیدا میکند.
سواد فرهنگی
هرچه سواد فرهنگی در جامعه ای بالاتر رود احتمال اختلاف و ضعف در کارکرد ان کمتر میشود.
علوم انسانی مانند موتور متحرک میماند که با تاثیر مستقیم بر روان , ذهن ,خلاقیتو فرهنگ انسان باعث تاثیر غیر مستقیم در سیاست ,صنعت و تکنولوژی یک جامعه میشود.
فهم وکنترل رفتار انسانی باعث رشد اجتماعی و فرهنگی او شده ودراین صورت نیاز و میل به پیشرفت و تکنولوژی در او بارور میشود.
تمدن و اداب و رسوم
در هر جامعه پیشرفت علوم انسانی باتوجه به تمدن و اداب و رسوم صورت میگیرد.دراین صورت علوم انسانی در ان جامعه بومی شده و محصول زندگی ,قواعد و باورهای ان جامعه است.
ازانجا که علوم انسانی در هر جامعه ای متناسب با ویژگی های اجتماعی و فرهنگی ان جامعه است بنابراین این علوم انسانی درهر کشوری متفاوت با کشوری دیگر میشوندو برای استفاده از علوم کشوری دیگر باید ان را اصلاح و بومی سازی کرد تامفید و باعث پیشرفت شود.