به طور کلی، آیا فرایند اجرای ERM طولانی است؟
آیا فرایند اجرای ERM طولانی است؟ :مرور می کنیم تا ابتکار عمل را به عنوان فعالیت های بی اعتبار ساختن اهداف واضح و جداول زمان بندی به خوبی تعریف شده ببنیم.
در حالی که ERM به طور مخصوص نه استثنا به اجرای مدیریت پروژه نظم می دهد.
ERMهست یک سفر، به این معنی که یک فرایند رشد که در ترکیب سازماندهی مدیریت ریسک با تنظیم استراتژی است تا اثر گذاری ظرفیت های مدیریت ریسک در زمان های طولانی را بهبود ببخشد.
فاصله زمان مورد نیازبرای اجرای ERM های متنوع، بستگی به حالت جاری مدیریت ریسک سازمان دارد و این برای اینده طراحی شده و توسعه یافته است و این تمایل را دارد تا منابع را به بهبود امکانات مدیریت ریسک اختصاص دهد.
علاوه براین، بخاطر این که ERMبه یک محیط باز قابل هدایت به ارتباطات موثر درباره ریسک ها و مدیریت ریسک بالا و پایین نیاز دارد و در خطوط کسب و کار موضوعات فرهنگی ممکن است برای تعدادی از سازمان ها وجود داشته باشد که باید بر ان ها غلبه کنند.
برای مثال، ERM به حذف موانع وظیفه ای یا شعبه ای نیاز دارد تا واقعا کل نگر، ترکیب شده، پویشگرا، نگاه به جلو و رویکرد هماهنگ شده باشد.
فرایند انجام می شود تا همه ریسک های کلیدی تجاری و فرصت ها ادره شود نه فقط قسمت های مالی ان ها.ا وجود دارد موضوعات مدیریت تغییرات مشخص تا دوره زمانی اجرای ERM را نشان بدهد.
در حالی که چیزهای محسوسی در سازمان وجود دارد که یک اثر 12 ماه را ایجاد خواهد کرد و ما تخمین می زنیم که بیشتر سازمان ها به 3 تا 5 سال نیاز دارند تا در اجرای کامل راه حل های ERM به اهداف خودشان برسند.
آیا راهی وجود دارد تا از سطح سرمایه گذاری مورد نیاز برای اجرایERM الگو برداری شود؟
همان طور که در پاسخ های 13 و 14، اشاره شد این مشکل است که سرمایه مورد نیاز را تعمیم بدهیم.
یک دلیل این است که حالت های مطلوب و جاری برای سازمان های مختلف متفاوت است. ERM هم چنین مسول هر عنصر کلیدی درون سازمان است.
حالت های COSO که در ERM هست (بوسیله یک حیطه گسترده مشخص سرپرستان، مدیریت و دیگر پرسنل تحت تاثیر است). انجام ان ها ترکیبی است.
اداره یک سازمان و ادره ریسک باید به طور ناگشودنی نتصل شده باشد.
بنابراین مدیریت باید درباره ماهیت راه حل های ERM که براسا حقایق سازمانی و شرایط ان است تصمیم گیری کنند.
با نقطه مبدا فاصله متنوع بوسیله کمپانی هر رویکرد سازمانی عناصر متمایز خودش را خواهد داشت.
یک راه اثربخش برای تعیین سطح سرمایه گذاری این است که مدیریت ریسک موجود سازمان را با چارچوب(مثل چاچوب COSO) مقایسه کند و از استفاده سازمان به عنوان یک زمینه یک گروه مدیران ارشد تا نقش مدیریت ریسک در سازمان را تعریف کند.
براساس این جمله سطح سرمایه گذاری می توتند براساس افراد، ابزارها و دیگر منابع مورد نیاز برای اجرای زیرساختارهای مطلوبERM ارزش گذاری شود.
پاسخ ما به سوال 85 زمینه های اضافی برای اندازه گیری سطح سرمایه گذاری را بوسیله نقطه گذاری فراهم می کند تا نیاز با یک ارزیابی ریسک موسسه و یک تحلیل شکاف در ادره ریسک های بحرانی شرکت شروع بشود.
ایا کمپانی ها در حال حاضر ERM را به طور موفق اجرا می کنند؟
ما باید انتظار داشته باشیم که کمپانی های موفق در حال اجرای تعدادی جنبه های زیرساختاریERMهستند.
این براستی مشکل است تا بدون مشخص کردن، ارزیابی رسمی، پاسخگویی هم چنین، کنترل و نظارت ریسک موفق شوند.
با این حال ما پیشنهاد می کنیم که کمپانی های کمی روی سیاره می توان درباره ی ان ها با اطمینان بگوییم که به بهبود بیشتر نیاز دارند.
پیام ما درباره انچه شرکت ها در حال حاضر در حال انجام ان هستند نیست، پیام درباره انچه کمپانی ها باید انجام دهند تا توانایی های مدیریت ریسکشان را به عنوان ادراه تغییرات محیط بهبود ببخشند می باشد.
چارچوب COSOملاک هایی را از طریق انچه کمپانی ها می توانند انجام دهند تا اعمال مدیریت ریسکشان را بهبود ببخشند فراهم می کند.
تجارت همیشه با تنوعی از ریسک روبرو می شود، اما وجود دارد زمان هایی های که مراحل تغییر و نتیجه هست تا یک تجارت نسبت به نوع دیگر بزرگتر به نظر برسد.
تعدادی مثال:
*جهانی سازی فشار رویدادهای بین المللی را افزایش می دهد. به ندرت مرزهای کشورها شرکت ها را از هم جدا می کند. قیمت انرژی یک مورد از این نکته است.
*نیاز برای افزایش کارایی، نواوری و متمایز کردن وجود دارد درحالی که همیشه نیاز وجود دارد تا اهمیت ان افزایش یابد مانند کمپانی هایی که راه های جدیدی را جست و جو می کنند تا خودشان را متمایز کنند.
*در حالی که ریسک رقبا ادامه می یابد، هزینه خطای استراتژیک در بازارهای جهانی در حال افزایش است.
بازارهای جهانی شبیه یک کار گریختن نیست. مدل های قدیمی تجاری نقش یک دست بازی از دست رفته را ایفا می کند.
حتی اگر مل های تجاری برای ایجاد مدیریت درست باشد. این ارزشمند است اگرسازمان ها را توانا کند تا این را به طور موثر اجرا کنند.
*فهمیدن و پاسخ به خواسته های مشتری یک کلید است. سازمان های موفق در این عصر تقاضای درحال افزایش روی بازارهای غنی تمرکز کرده اند.
در نگه داری گام هایی برای افزایش فرسایشی سهم بازار شکست می خورند.
*برون سپاری خیلی عمومی می شود، سوالات از روشن سازی و نگهداری و انتقال ریسک ناشی شده اند.
*متاسفانه ما می دانیک که یک عمل بدون فکر ممکن است اتفاق بیوفتد.
رویداد11 سپتامبر 2001فکر ما را درباره ریسک توفق تجاری تغییر داد.
*بخاطر انتشار بالای گزارش عمومی ناکامی و تقاضای بالا روی رئیسشان، پاسخ دهنده امور مالی یک نقطه ریسک مشخص است که روی توانایی نگه داری فرایندهای افشا و ساختارهای کنترل درونی تمرکز کند.
امروزه این مورد و دیگر ریسک ها محرک پروفایل ریسک تغییر مستمر هستند که نه فقط در موارد مالی بلکه هم چنین در اثرات استراتژیکی و وظیفه ای کاربرد دارند.
همان طور که مدیران اجرایی ریسک هایی که کمپانی هایشان امروزه باان مواجه است را بررسی می کنند، ان ها یک پروفایل متفاوت را به انچه ان ها حتی در سال های پیش دیده اند را مشاهده خواهند کرد.
اکنون این سوال مطرح می شود که چرا فرایند ارزیابی ریسک موسسه خیلی مهم است؟
این ها همگی در پایین می ایند: این قوی ترین یا کوچک ترین موجودی نیست که در اقتصاد جهانی زنده خواهد ماند و موفق خواهد شد .
این برای سازمان هایی که بهترین انطباق را می دهند تا موفق باشند وجود ندارد. همان طور که بازارها و شرایط تغییر می کنند مدل های تجاری نیز تغییر می کنند.
همان طور که محیط رقابت تغییر می کند، استراتژی های تجاری تغییر می کنند. علاوه براین اجرای ERM سفت و سخت به ارزیابی و فرمول بندی استراتژی های تجاری متصل شده .
این نیست مهم این هست پتانسیل کامل. که این که چرا هر کمپانیبه طور عالی در این مدیریت ریسک باید به طور دوره ای اثرگذاری توانایی های مدیریت ریسکش را ارزیابی کند.
چگونه به طور طولانی مدتERM اجرا می شودو چرا یک یک تمرکز مجدد روی ان وجود دارد؟
جنبه ها و تئوری ها تحت نظرERM، برای مثال یک دیدگاه پروتفلیو ریسک، در حوالی در در یک سازمان طولانی وجود دارد.
کاربرد این جنبه ها و تئوری دریک نهادهای مالی و اندوخته شرکت های کلاس جهانی ظاهر می شود.
همان طور که ان ها در چارچوب ریسک عمل می کنند، تکنیک های نگرش سرمایه و دیگر روش های اندازه گیری می شود تا ریسک بازار و ریسک معتبر مدیریت کنند.
با این حال، توسعه بازارها در سال های اخیر واضح است که فقط یک مد روز و نرخ افزایش با ریسک نیست.
ترجیحات مشتری، ارائه محصولات رقبا، بازار کار و تکنولوژی همگی با افزایش مکرر، با شباهت رفتارهایشان به بازارهای مالی در حال تغییرند.
حتی چرخه زندگی مدل های تجاری سازمانی در حال مقایسه هستند.
تغییر خط های بزرگتر قابل تشریح اند. کمپانی های موفق باید نوآوری کنند و راه حل هایی کلی ایجاد کنند که منابع جدید ارزش برای مشتریانشان یا بازارهایی که بیشتر رقیب های خلاق در ان حضور دارند را فراهم کنند.
نواوری در حال اتمام ریسک های جدیدی را که باید به طور مکرر ارزیابی شوند را ارتقا می دهد.
این راه فکری استراتژی های تجاری روان، پویا با مدیریت ریسکی به فرایند اضافه می کند را ایجاد می کند.
گام های بعدی در حال تغییر و تصدیق این نکته است که یک راه پویشگرانه زندگی با موجودیت ریسک و اندازه گیری جفت شده است و تکنیک های پاسخ گویی و برنامه ریزی ایجاد کرده است که به شرکت ها اجازه می دهد تا یک نگاه بسته به حالت مدیریت ریسکشان داشته باشند.
در گذشته شکاف بین مدل های مدیریت ریسک سنتی و ERM، همان طور که در سوال 6 پاسخ داده شد خیلی گسترده بود برای کمپانی ها تا این نکات را نشان بدهد.
با این حال بهبود در فرایندهای افشا و کنترل درونی فراتر از گزارش های مالی ICFR باید یک نگاه بسته را داشته باشد که ان ها چگونه می توانند این توانایی ها را توسعه بدهند تا دیگر فعالیت های تجاری اساسی دیگر را احاطه کنند چون که شکاف بزرگ نیست و این بخاطر تلاش های مطلوب تصاحب شده از طریق کنفرانس کشورهای عربی اسلامی است.
چارچوب ترکیب شده مدیریت ریسک موسسه COSO معیارهایی فراهم می کند تا مدیریت را در ارزیابی انچه نیاز است تا انجام شود یاری رساند.
چارچوب ترکیب شده کنترل درونیCOSO توسط تعدادی از کمپانی ها استفاده شده تا اثربخشیICFR خودشان را ارزیابی کنند.
آیا فرایند اجرای ERM طولانی است؟