اضطراب در نوجوانان

اضطراب در نوجوانان: چگونه می‌توانید به آنها کمک کنید.

رشد دانش می‌تواند سلامت روانی نوجوانان را ارتقا دهد.

منتشر شده در تاریخ ۳۰ نوامبر ۲۰۱۹

مطالعات حاکی از افزایش میزان اضطراب در نوجوانان و دانشجویان کالج است. سایر مسائل بهداشت روانی می‌توانند شامل افسردگی و اعتیاد شوند. یک تیم از پژوهشگران دانشگاه برکلی به تازگی گزارش داده‌اند که از سال 2008 تعداد افراد ۱۸ تا ۲۶ ساله که از اضطراب رنج می‌برند، دو برابر شده‌ است، که بخشی از آن ناشی از افزایش استرس مالی و افزایش زمان کار با دستگاه‌های دیجیتال بوده ‌است.

طبق گزارشات مرکز تحقیقات Pew ، از هر ۱۰ نوجوان، هفت نفر این مشکلات بهداشت روانی را به عنوان بزرگترین مشکلات در میان همسالان خود می‌بینند. در واقع اضطراب و افسردگی، بیشتر از موضوع قلدری، دغدغه جوانان است.

در سال ۲۰۱۹، بیش از 16000 مطالعه در سراسر جهان در مورد اضطراب در نوجوانان، علل، و نحوه برخورد با این اپیدمی رو به رشد، وجود داشته ‌است.

با این حال، اغلب در این تحقیق مبانی مثبتی از رشد وجود دارد که می‌تواند اضطراب در نوجوانان را کاهش داده و آن را رفع کند. محققان اکنون می‌دانند که والدین، معلمان و مربیان جوان توانایی ایجاد نقاط قوت درونی مثبت در جوانان را دارند، و این نقاط قوت می‌تواند آن‌ها را از اضطراب و بسیاری از عوامل استرس زای در حال رشد در یک جامعه شدیدا رقابتی و دیجیتال محافظت کند.

بیشتر بخوانید : اهمیت ترجمه کتاب برای کودکان و نوجوانان

از دیدگاه تحقیقاتی، داده‌های واضحی وجود دارد مبنی بر اینکه بذرهای رشد سالم از طریق روابطی که جوانان با حمایت بزرگسالان در آن سهیم هستند، کاشته می‌شوند. بهترین راه برای افزایش سلامت روانی در نوجوانان، تمرکز بر این روابط و جنبه‌های مهم آن‌ها است که اساس رشد سالم هستند. حتی هنگامی که جوانان بخاطر اضطراب تحت درمان قرار می‌گیرند، والدین، معلمان و دیگر بزرگسالان حامی، می توانند نقش حمایتی در کمک به نوجوانان در غلبه بر بسیاری از عوامل استرس زا در زندگی دوران نوجوانی داشته باشند.

6 روش برای کاهش اضطراب 

علت اضطراب در نوجوانان کاملا درک نشده است. جوانان می‌توانند به دلایل زیادی مضطرب باشند، از جمله تجمع رویدادهای استرس زای کوچکتر، داشتن شخصیتی که بیشتر در معرض اضطراب است، یا تجربه سوء استفاده یا آسیب روانی. مصرف مواد مخدر یا الکل می‌تواند اضطراب را بدتر کند.

والدین و دیگر بزرگسالان حامی، اغلب وقتی که کودکان آسیب می‌بینند، احساس درماندگی می‌کنند. با این حال، با استفاده از مفاهیم زیر در مورد تحقیقات مربوط به رشد، می‌توانند تفاوت بزرگی در زندگی یک فرد جوان ایجاد کنند و به کاهش اضطراب در نوجوانان کمک کنند.

۱. نوجوانان به روابط عاطفی در سنین بلوغ نیاز دارند. رابطه عاطفی، یک پیوند عمیق و پایدار است که یک فرد را به فرد دیگر مرتبط می‌کند. در کودکی با رابطه مادر – کودک شروع می‌شود و به کودکان نشان می‌دهد که آنها مهم بوده و شایسته عشق هستند. این رابطه با والدین و یا دیگر بزرگسالان حامی در سراسر دوران نوجوانی ادامه می یابد.

عصب شناسان نشان داده‌اند که از طریق این روابط مستحکم و اساسی است که شبکه عصبی مغز در حال بلوغ، توسعه می‌یابد. حتی زمانی که روابط عاطفی از دست می روند و یا قطع می‌شوند، آن‌ها می‌توانند از طریق حمایت بزرگسالان ، از نو بازسازی شوند. از همه مهمتر، مغز نوجوان به دلایل مختلفی، همانند سال های اولیه زندگی آنها، از پیوند نزدیک با والدین یا دیگر بزرگسالان بهره مند می شود، از جمله اینکه به کودکان کمک کند چگونه احساس شایستگی کنند – و اینها پادزهر شناخته‌ شده‌ای برای استرس و اضطراب در نوجوانان هستند.

۲. اگر نوجوانان برای کامل شدن تحت فشار قرار نگیرند، بیشتر به کمال می رسد. پیام های نافذ درباره عملکرد و کمال گرایی، اضطراب را در نوجوانان تقویت کرده و در فرهنگ امروز فراگیر شده اند. و نوجوانان فشار را احساس می‌کنند. هنگامی که والدین اشاره می‌کنند، “تو می‌توانی بهتر عمل کنی” آن‌ها همچنین باید بپرسند، ” چقدر بهتر بودن کافی است؟ چرا؟ چون نوجوانان شروع می‌کنند به اینکه از خودشان بپرسند، “آیا من به اندازه کافی خوب هستم؟”  و بسیاری بر این باورند که این چنین نیستند.

عباراتی مانند “من می‌دانم که تو تمام تلاشت را میکنی،” معانی پنهانی دارد. کودک منتظر می ماند تا بشنود” اما … تو می توانی بهتر از این باشی.” والدین و معلمان می توانند پیام مثبت تری را انتقال دهند ، مانند: “همه اشتباه می کنند، و ما اینگونه یاد می گیریم.” وقتی کودک نمره ای کمتر از آنچه انتظار می رود را کسب کند، ممکن است رفتار مثبت والدین اینگونه باشد ، “می دانم که باید ناامید شده باشی. احساس ناامیدی اغلب چیزی است که باعث می‌شود بیشتر تلاش کنیم و یا نحوه انجام کارهایمان را تغییر دهیم. من تو را دوست دارم، مهم نیست چه نمره ای کسب می کنی.”

۳. نوجوانان در حمایت غیرقضاوتی رشد می‌کنند. قضاوت کودک درباره اینکه آن‌ها چقدر متفاوت هستند، چه کاری انجام می‌دهند، و یا اینکه چگونه به نظر می رسند، به آنها این پیام را می دهد که شما نسبت به آنچه هستند، احساس ناامیدی می کنید. این باعث می‌شود که آن‌ها احساس کنند شایستگی چندانی برای عشق ندارند.

اغلب، والدین و معلمان، نوجوانان را بدون درک آن‌ها قضاوت می‌کنند. قضاوت کردن یک روش سریع برای نشان دادن عدم رضایت است. برای ایجاد یک رابطه پایدار و حمایتی با نوجوانان، بزرگسالان باید قضاوت گذرا و سریع را متوقف کرده و در عوض تلاش کنند تا آنها را درک کنند. از این طریق، نوجوانان یاد می‌گیرند که خودشان را آنطور که هستند بپذیرند.

۴. نوجوانان از زندگی و آینده خود بطور بهنجار می‌ترسند. دوران بلوغ زمانی است که بچه‌ها هویت خود را جستجو می‌کنند. این دوران با تغییرات عظیمی در شبکه عصبی مغز همراه است. این تغییرات می‌تواند یک محرک طبیعی برای اضطراب در نوجوانان باشد چرا که شروع به نگرانی درباره نحوه گنجاندن خودشان در جامعه می‌کنند.

این ترس‌ها، بخش طبیعی از رشد هستند. بزرگسالان می‌توانند با نرمال کردن آن به کاهش این اضطراب کمک کنند. نوجوانان را در مکالمه در باره ترس هایشان درگیر کنید. داستان‌هایی از ترس‌های خود را با آنها به اشتراک بگذارید. وقتی خانواده‌ها یاد می‌گیرند که در مورد مشکلات صحبت کنند، کودکان کمتر مضطرب شده و بیشتر انعطاف پذیر می‌شوند.

۵. نوجوانان می‌خواهند معنا و هدف را در زندگی خود پیدا کنند. در سنین بلوغ، توانایی مثبت برای منعکس کردن افکار شخصی فرد به دست می‌آید. این چیزی است که عصب شناسان آن را فراشناخت می نامند. تحقیقات نشان می‌دهد که با افزایش توانایی‌های فراشناختی در کودکان، آن‌ها به سطوح بالاتر دست می‌یابند.

هنگامی که بزرگسالان از نوجوانان میخواهند که  افکار و احساسات خود را بیان کنند ، ارزش تجربیات یک فرد جوان را تایید می‌کنند. آخرین تحقیق در علوم اعصاب، اهمیت به اشتراک گذاری داستان ها را نشان می دهد. نوجوانان با بحث در مورد فیلم‌ها، کتاب‌ها و داستان‌های زندگی فرصتی برای دیدن جهان به شیوه‌های جدید و متفاوت را پیدا می کنند. این تایید و به اشتراک گذاری اغلب اضطراب را کاهش می‌دهد و خودآگاهی را شعله ور می‌ کند.

۶. نوجوانان نیاز دارند درک شوند. همدلی در سال‌های نوجوانی، ابزاری قدرتمند برای کاهش اضطراب در نوجوانان است. وقتی جوانان احساس می‌کنند دیده می شوند، شنیده می شوند و درک می‌ شوند، نسبت به خودشان احساس مثبتی دارند و کمتر در مورد کامل بودن یا شایسته بودن نگران هستند. به جای صحبت کردن فقط در مورد سطح تجربیات، مکالماتی را شروع کنید که از نوجوانان بخواهد عمیق‌تر شوند: “این تجربه باعث شد چه احساسی پیدا کنی؟”  “چه احساسی در بدن خود داشتی؟”  “این احساس چه چیزی را به تو می‌گوید؟”  گوش دادن برای درک کردن، کلید همدردی است.

این مقاله توسط شرکت ترجمه پارس 68 تهیه و منتشر گردیده است.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *